اتاق فرار انیگما

مجموعه اتاق فرار انیگما متشکل از تیمی خلاق، توانمند و حرفه‌ای، تلاش نموده است تا با رعایت استانداردهای بین المللی چه به جهت طراحی پلان بازی و چه به جهت طراحی داخلی و فضاها، ساعتی خوش را برای شما، دوستان و خانواده‌تان رقم بزند.

اتاق فرار انیگما

مجموعه اتاق فرار انیگما متشکل از تیمی خلاق، توانمند و حرفه‌ای، تلاش نموده است تا با رعایت استانداردهای بین المللی چه به جهت طراحی پلان بازی و چه به جهت طراحی داخلی و فضاها، ساعتی خوش را برای شما، دوستان و خانواده‌تان رقم بزند.

محبوب ترین کارآگاهان تاریخ

طرفدارای داستانای جنایی تو کشور ما بیش از حد زیاده. حالا ما قراره راجع به بهترین شخصیت های داستانی که کارآگاه های بی نظیر زمان خودشون بودن، صحبت کنیم. ی چیز خیلی جالب هم بگیم که شما میتونید توی شرایط همین کارآگاه های معروف قرار بگیرید و بیفتید دنبال پیدا کردن قاتلین زنجیره ای. پس تا آخر این مطلب با ما همراه باشید.

تمام کاراگاهها شبیه هم نیستن و تو یه سطح قرار ندارن. بعضی هاشون مهارت های حیرت انگیزی دارن که جذابیت های شخصیتی شون رو زیادتر می کنه و باعث میشه بیشتر تو یادها بمونن. اینجا به 10 تا از مشهورترین کاراگاههای خیالی دنیای ادبیات اشاره می کنم.

 

شرلوک هلمز

 

شرلوک هلمز معروفترین و شناخته شده ترین کاراگاه تاریخ ادبیات جهان که در 56 داستان کوتاه و 4 رمان نقش افرینی کرده ساخته و پرداخته ذهن نویسنده توانمند آرتور کنان دویله.

هلمز با استایل و پوشش خاصش از طرف مردم اونقدر پذیرفته شده بود که بسیاری به ادرسش تو لندن نامه می نوشتن و ازش کمک می خواستن.

هلمز با نبوغ باور نکردنیش که تقریبا هر چیزی رو با استدلال و علم توضیح می ده، از همان ابتدای خلقت پرطرفدار بوده و به خاطر تکرار فراوانش تو فیلم ها و سریال ها هیچ قت از خاطره ها نمی ره. دو فیلم و دهها سریال با اقتباس از این کارگاه مشهور ساخته شده که بازی باسی راثبن و جرمی برت از بهتریناشه.

 

هرکول پوارو

 

هرکول پوارو بخش شیک و مجلسی ادبیات و فرهنگ انگلیسیه که به قلم زیبای آگاتا کریستی نگاشته شده . پلیس بلژیکی خودستایی که در زمان جنگ جهانی اول به انگلستان پناهنده میشه و با نبوغ خارق العاده اش پرونده های زیادی رو حل می کنه.

پوارو مبادی اداب و باهوشه، تو لباس پوشیدن خیلی وسواسیه و متخصصه حل کردن معماهای دربسته ست. معماهای دربسته یعنی جنایت هایی که بی نقص اجرا شدن و عملا پیداکردن قاتلش غیر ممکنه.  

از پوارو و هوش مافوق بشرییش فیلم ها و سریال های زیادی ساخته شده که بازی دیوید ساشت تو سریال هرکول پوارو بسیار به این کارگاه مشکل پسند و شیک پوش نزدیکه.

 

خانم مارپل

 

خانوم مارپل پیرزن مهربون و سمجیه که اولین بار سرو کلش تو یه سری از داستان های کوتاه مجله پیدا میشه، ولی خیلی زود آگاتا کریستی به عنوان نویسنده داستان تصمیم می گیره ازش تو 12 رمان جنایی دیگه استفاده کنه. بانویی کهنسال که تو یه دهکده کوچک تو سنت مری مید زندگی می کنه و تقریبا از سوی پلیس و جنایتکارا دست کم گرفته میشه ولی بعد از کسب موفقیت های چشم گیری که تو حل پرونده ها نصیب خانم مارپل میشه، خیلیها به توانایی های استنباطیش اعتراف می کنن.

از این اثر فاخر فیلم ها و سریال های زیادی ساخته شده که بازی ژوئن هیکسون و ژرالدین مک اوان تو سریال های خانم مارپل بسیار تاثیرگذاره.

 

لرد پیتر ویمزی

 

لرد پیتر یه جنتلمن واقعیه که حل پرونده های جنایی براش بیشتر سرگرمیه. نویسنده انگلیسی این اثر ارزشمند، دوروتی ال سیرز، تلاش کرده تا با نثری شیوا ادبیات فاخر عصر انگلستان در ان دوران رو نمایش بده. توی داستان، لرد پیتر ویمزی بعد از این که برادرش به قتل محکوم میشه به صورت کاملا جدی به حل کردن پرونده ها می پردازه و همین داستان رو جذابتر می کنه.

از بین بازیگرانی که نقش لرد پیتر رو بازی کردن، ایان کارمایکل بهترین نقش افرینی رو داشته.

 

بازرس رودریک الن

 

خالق این اثر، انجیو مارش، از این سربازرس انگلیسی در سی و دو رمان استفاده کرده که مجموعه داستانهاش به خاطر روش های قتل عجیب و غریب بسیار جذاب و خواندنیه. شروع مجموعه از زمانیه که این کاراگاه تو اسکاتلندیارد کار می کنه و تا زمانی که به رئیس ارشد ارتقا پیدا می کنه ادامه داره.

سه بازیگر نقش بازرس رودریک آلن رو بازی کردن که بهترینش به پاتریک مالاهاید تعلق داره.

 

جولز میگره

 

کمیسر جولز میگره فرانسوی در 75 رمان و بیست و نه داستان کوتاه جرج سیمنون بلژیکی نقش افرینی می کنه. این کارگاه که بسیار به پلیس های واقعی شباهت داره از کار گروهی و پشتکار به نتیجه میرسه.

میگره بوسیله بازیگران زیادی نقش افرینی شده که بهترینش رو روئن اتکینسون بازیگر نقش مستر بین بازی کرده.

 

سم اسپید

 

دشیل همت خالق سم اسپید در یک رمان و سه داستان کوتاه خود از این کاراگاه ساکن سان فرانسیسکو استفاده می کنه. سم یه کاراگاه خوش گذرون اما مسئولیت پذیره که یه شرکت کارگاهی رو اداره می کنه و از درگیری فیزیکی هم نمی ترسه. کاراگاه خلق شده همت خیلی با پوارو و هلمز فاصله داره و زبان داستان کمی پیچیده به نظر میاد ولی  به خاطر این که همت خودش یه زمانی کارگاه بوده، این اثر تاثیر زیادی روی کاراگاهای زانر جنایی داشته.

 از این اثر فیلم های زیادی ساخت شده که مهمترینش Addapion با بازی هامفری بوگارت معروفه.

 

کنزی میلهون

 

 کارگاه خصوصی خانم کنزی میلهون یک فارغ التحصیل زیبا و جوان اهل شهر خیالی کالیفرنیاست که توسط نویسنده امریکایی سو گرفتون خلق شده. این کاراگاه عاشق مسافرت، در هر کدام از سفرهایش ماجراهای زیادی رو تجربه می کنه. این مجموعه کوتاه ولی دارای طرح داستانی قوی و منسجمیه.

 

فیلیپ مارلو

 

فیلیپ مارلو یه کارگاه خصوصی هالیوودیه که معتقده همه دروغ میگن. نقطه ضعف مارلو کشیدن سیگار زیاد و مصرف الکله و اکثر پرونده های این کاراگاه بدبین که پیرامون عناصر خشونت و مواد مخدره ، تو محله های خطرناک هالیوود رخ میده. به نظر می رسه ریموند چندلر با خلق این اثر میخواسته از جامعه فاسد انتقاد کنه.

فیلم the big sleep  با بازی زیبای هامفری بوگارت و سریال  Philip Marlowe,Private Eye با بازی پاورز بوث با اقتباس از این اثر ساخته شدن.

 

کاراگاه بازرس توماس لاینلی

 

یک کاراگاه انگلیسی که توسط آرتور الیزابت جرج امریکایی خلق شد. لاینلی به عنوان هشتمین ارل اشرتون با کمک باربرا هورس، همدست اسکاتلند یاردیش، پرونده های جنایی زیادی رو حل می کنه که مهترینش قتل در دبیرستانی در بریتانیاست. اماکن و شخصیت های انگلیسی تو این رمان اونقدر دقیق و ریزبینانه توصیف شد ن که کسی باور نمی کنه نویسنده اش انگلیسی نباشد.

سریال The Inspector Linley Mysteries از روی این اثر ساخته شده.

از همون دوران کودکی کاراگاههای تو کارتونا با کلاه مخصوص بر سر و یه ذره بین در دست اونقدر جذاب هستن که خیلی زود پاشون به بازیهای کودکانه باز میشه و با خلاقیت فوق العاده دنیای بچگی حس و حال تکرار نشدنی ای رو برامون می سازن. کم کم با بزرگ شدن ادمها، شاید دیگه نه وقتش باشه و نه حوصلش که به سراغ این جور بازیا بریم، ولی به خاطر وجود حس کنجکاوی و لذت فراموش نشدنی بازیای بچگی، دیدن فیلم ها و خوندن داستان های جنایی معمایی هم چنان یه سرگرمی عالی به شمار میره.

درسته که تقریبا همه انسان ها به خاطر روحیه کنجکاوی، ناخوداگاه جذب چنین ژانری می شن ولی برای بعضیا این حس خیلی قویتره و دیدن فیلم و خوندن کتاب با همه جذابیتهاش، نمی تونه پاسخگوی روحیه ماجراجویانه شون باشه، واسه این افراد حتی بازی های رایانه ای هم خیلی راضی کننده نیست و اونا دنبال یه چیز خیلی هیجان انگیزتر و خاصتر می گردن.   یه جایی مثل مجموعه انیگما با اتاق های فراری که به صورت  اختصاصی به موضوعهای معمایی وقتل می پردازه.

اتاق قتل مرموز انیگما که کاملا حال و هوای کاراگاهی و جنایی داره و موضوعش در مورد قتل های سریالیه، برای این افراد یه پیشنهاد منحصر بفرده. تو این اتاق بازیکنا به عنوان کارگاه باید قاتلی که 11 نفر رو به یه روش واحد به قتل رسونده، پیدا کنن و اونو تحویل قانون بدن. تو اتاق قتل مرموز از ذره بین و کلاه مخصوص کاراگاهی خبری نیست ولی بازیکنا باید دقیقا به اندازه تمام کارگاهایی که تا حالا دیدن و یا در موردش خوندن، نکته سنج و دقیق باشن. برای حل کردن معما سرنخ ها رو جدی بگیرن و از هیچ نکته کوچک و در ظاهر بی ارزشی غافل نشن.

اتاق فرار به همه این فرصت را میده تا برای یه روز به یکی از اون کارگاههایی که دوسشون دارن تبدیل بشن و خودشون رو تو شرایطی کاملا مشابه محک بزنن. پس اگه فک می کنین خیلی باهوش و ماجراجویید، این گوی و این میدان.

 

منبع: مجموعه اتاق فرار انیگما

حقایقی از کارآگاه هرکول پوآرو مشهور

کمتر کسی پیدا میشه که بگه هرکول پوآرو رو نمیشناسم. ممکنه کتاب آگاتا کریستی رو نخونده باشید اما قطعا فیلم پوآرو رو دیدید. محبوبیت زیاد این رمان باعث استفاده از این کاراکتر در فیلم های سینمایی و سریال های تلویزیونی زیادی شده. از بین اونا سریال هرکول پوآُرو در ژانر درام جنایی با لوگوی مخصوص، موسیقی منحصر بفرد و بازی فوق العاده دیوید سوشی شاهکاریه که در ماندگاری این اثر بیشترین تاثیر رو داشته. پوارو کوتاه قد ( تقریبا 150 سانتی متر)، مرتب، شنگول و شیک پوش یه سری خصوصیات منحصر بفرد داره که شنیدنشون می تونه برای همه جالب و جذاب باشه، مثل این که :

 

  1. پوارو در اصل بلژکیه نه فرانسوی. این یه حقیقته که پوارو بارها بهش اشاره می کنه.

  2. پوارو قبلا عضو نیروی پلیس بلژیک بوده و به خاطر هوش و سخت کوشی زیادش خیلی زود ترقی می کنه و قبل از جنگ جهانی اول حتی رییس پلیس بروکسل هم میشه.

  3. با آغاز جنگ جهانی اول و اشغال بلژیک، پوارو به انگلستان پناه میاره و به مرحمت پیرزنی ثروتمند به نام امیلی اینگل تورپ در روستای استایلز سنت مری ساکن میشه. همونجایی که اولین پرونده جنایی رو حل می کنه.

  4. پوارو خیلی مغروره و بویی از فروتنی نبرده. داستان رمان تو زمان انگلیسی های عهد امپراتوری یعنی شاه ادوارد و شاه جورج رخ داده که انگلیسیها بزرگترین قدرت دریاها و امپراتوری قدرتمندی تو دنیا به شمار میرفتن؛ ولی پوارو با میل سیری ناپذیرش به خودستایی حتی انگلیسیارم از رو برده بود و عاصیشون کرده بود. کلا خیلی به قدرت ذهنش مباهات می کرد و دوست داشت اونو با عنوان مشهورترین و بهترین کاراگاه خصوصی جهان صدا بزنن.

  5. پوارو از نظر جسمی آدم ضعیفیه و تاب و تحمل فشار بدنی نداره. تو سفر با هواپیما و کشتی، همش ناله و بی تابی می کنه. هوای سرد و بارانی رو دوست نداره و معتقده که قدرتش تو مغزشه و از زد و خورد و زورازمایی هم تا جایی که امکان داره، دوری می کنه. در کل از فعالیت فیزیکی که همراه با قدرت و سرعت باشه استقبال نمی کنه.

  6. پوارو به ظاهرش خیلی اهمیت میده و توجهش به سرو وضعش وسواس گونه ست. پوشیدن جامه های گران قیمت و رسمی حتی تو شرایط غیر رسمی با کفش های ورنی براق و تلاش برای پوشاندن موهای خاکستری که خیلی وقتا تمسخر اشکار یا پنهان اطرافیان رو به همراه داشت، از خصوصیات بارز این شخصیته. برای پوارو آرایش سبیل شق و رق و نظامیش که به صورتش شکوه خاصی میداد؛ به اندازه دقتش به جزئیات پنهان یه قتل مهم و حیاتی بود.

  7. پوارو وسواس فکری و عملی داره و به رعایت نظم و ترتیب و قرینگی خیلی توجه می کنه. به همین خاطر بعضی از رفتاراش از نظر دیگران عجیب و غریبه مثلا خطوط منحنی تو چیدمان منزل رو نمی پسنده و مبلمان با زوایای گرد رو اصلا تحمل نمی کنه. در حال صحبت با دیگران بی اختیار در حال مرتب کردن خرت و پرتهاست. از نظر پوارو واقعا غیر قابل تحمله که هر مرغ، تخمایی با اندازه های متفاوت بذاره!!! چون در این صورت تقارن روی میز صبحانه بهم می خوره. از همه عجیب تر این که هرکول هیچ وقت یه قرص نان با شکل نامنظم رو  هم نمی خورد.

  8. هرکول غذای خوشمزه رو می پرسته و به اشپزی علاقه داره و در انتخاب اونا وسواس زیادی به خرج میده. در بهترین رستوران های غذا می خوره و صبحانه کامل از نظرش هات چاکلت با کروسان یا یه خوردنی شیرینه. نوشیدنی های مورد پسندش هم خاص و یکم منحصر بفردن. مثلا قبلنا قهوه می خورد ولی الان فقط شکلات داغ و کروسان می خوره.

  9. در بلژیک یه آبجو به نام هرکول وجود داره که به نام M.Piorot نامگذاری شده. هرچند که هرکول برخلاف انگلیسیا لیکورهای شیرین با طعم میوه رو می پسندید. به نظرم یه بطری شراب و یا شاید یه لیکور خوب انتخاب بهتری بود.

  10. روش کار هرکول پوارو هم کاملا با بقیه کاراگاها فرق داشت و برخلاف اونا از طریق بررسی شواهد مثل ردپا یا خاکستر سیگار و ... نتیجه گیری نمی کرد. بلکه قدرت منحصر بفرد پوارو تو بازافرینی صحنه های قتل تو ذهنش بود. استفاده از سلول های خاکستری مغز بعد از بدست آوردن سرنخ ها از زیبا ترین جنبه های داستان پواروئه.

هرکول پوآرو معروف به موسیو پوارو کاراگاه تخیلی 33 رمان، 59 داستان کوتاه و یک نمایشنامه کامل از آگاتا کریتسی، نویسنده شهیر انگلیسیه که قهرمان 4 رمان ادامه دار سوفی هانا هم هست. پوارو از مشهورترین شخصیت های داستانی تاریخ ادبیاته که جمله معروفش" همه چیز بر عهده سلول های خاکستری مغزه" هیچ وقت از یادها نمی ره.

در حال حاضر با وجود پیشرفت های خیلی زیادی که توعرصه بازی به وجود اومده؛ شما می تونین خیلی راحت و سریع به خواستتون برسین و خودتونون رو تو جایگاه یه کاراگاه معروف مثل پوارو قرار بدین و چالش های این شغل رو از نزدیک لمس کنین، مجموعه های اتاق فرار با اتاق هایی که دقیقا برای فعال شدن سلول های خاکستری مغزتون طراحی شدن.

 پس اگه واقعا فک می کنین که انسان زیرکی هستین و نکته سنجیتون مثال زدنیه، می تونین خودتون رو تو اتاق قتل مرموز مجموعه انیگما محک بزنین و برای یه ساعت خودتون رو تو نقش یه کارگاه زبده و کاربلد به چالش بکشین. تو اتاق قتل مرموز مجموعه انیگما، معمای یه قتل عجیب و به ظاهر حل نشدنی منتظر شما و دوستاتونه تا تو یه فضایی رازگونه  قاتل رو پیدا کنین. قاتل قتل های سریالی ای که 11 نفر رو به یه روش واحد به قتل رسونده و پلیس از پیدا کردنش عاجزه. برای حل کردن این پرونده به کاراگاهایی احتیاجه که از نظر ذهنی آمادگی حل معما و روبرو شدن با واقعیتها رو داشته باشن و بتونن با کمک سرنخ های به جا مانده قاتل رو پیدا کنن. فضاسازی و شخصیت پردازی این اتاق کاملا راز آمیزه و اگه شما شخصیت کاوشگرانه ماجراجویانه دارین، لذت حل کردن معما تو این اتاق رو به هیچ وجه از دست ندین.

 

منبع: مجموعه اتاق فرار انیگما

بهترین فیلم‌های ژانر معمایی چه فیلم‌هایی هستند؟

برای شما که طرفدار سرسخت بازی اتاق فرار هستید از بهترین و پر طرفدارترین ژانر‌های فیلم و سریال، ژانر معمایی است. این ژانر مورد توجه علاقه‌مندان و منتقدان زیادی قرار دارد. از سوی دیگر فیلم‌های بسیار خوبی در این سبک ساخته می‌شود که در این مقاله قصد داریم تا لیستی از بهترین فیلم‌های معمایی تاریخ سینما را در اختیارتان قرار دهیم. در نتیجه اگر شما هم علاقه‌مند به این ژانر هستید می‌توانید از این لیست استفاده کنید. در این میان بد نیست بدانید که برترین فیلم‌های معمایی با کارگردانی دیوید فینچر ساخته شده‌اند و معمولا آثار بی‌نظیری از این کارگردان در این ژانر تولید می‌شود.

بهترین فیلم‌های ژانر معمایی

فیلم The Game

  • سال ساخت: ۱۹۹۷

  • کارگردان: دیوید فینچر

  • بازیگران اصلی:  مایکل داگلاس و شان پن

  • مدت زمان: ۱۲۸ دقیقه

  • امتیاز imdb: ۹.۲ از ۱۰

فیلم Mr Nobody

  • سال ساخت: ۲۰۰۹

  • کارگردان: ژاکو وان دورمال

  • بازیگران اصلی: جرد لتو و دایان کروگر

  • مدت زمان: ۱۵۷ دقیقه

  • امتیاز imdb: ۷.۸ از ۱۰

فیلم The Prestige

  • سال ساخت: ۲۰۰۶

  • کارگردان: کریستوفر نولان

  • بازیگران اصلی: هیو جکمن، کریستین بیل، مایکل کین و اسکارلت جوهانسون

  • مدت زمان: ۱۳۰ دقیقه

  • امتیاز imdb: ۸.۵ از ۱۰

فیلم Looper

  • سال ساخت: ۲۰۱۲

  • کارگردان: ریان جانسون

  • بازیگران اصلی: بروس ویلیس، جوزف گوردون-لویت و امیلی بلانت

  • مدت زمان: ۱۱۸ دقیقه

  • امتیاز imdb: ۷.۴ از ۱۰

فیلم Identity

  • سال ساخت: ۲۰۰۳

  • کارگردان: جیمز منگولد

  • بازیگران اصلی: جان کیوساک و آماندا پیت

  • مدت زمان: ۹۰ دقیقه

  • امتیاز imdb: ۷.۳ از ۱۰

فیلم Inception

  • سال ساخت: ۲۰۱۰

  • کارگردان: کریستوفر نولان

  • بازیگران اصلی: لئوناردو دی‌کاپریو

  • مدت زمان: ۱۴۸ دقیقه

  • امتیاز imdb: ۸.۸ از ۱۰

فیلم No Escape

  • سال ساخت: ۲۰۱۵

  • کارگردان: جان اریک داودل

  • بازیگران اصلی: اوون ویلسون و لیک بل

  • مدت زمان: ۱۰۳ دقیقه

  • امتیاز imdb: ۶.۸ از ۱۰

فیلم Source Code

  • سال ساخت: ۲۰۱۱

  • کارگردان: دانکن جونز

  • بازیگران اصلی: جیک جیلنهال و میشل موناهن

  • مدت زمان: ۹۳ دقیقه

  • امتیاز imdb: ۷.۵ از ۱۰

فیلم Stay

  • سال ساخت: ۲۰۰۵

  • کارگردان: مارک فارستر

  • بازیگران اصلی: یوان مک‌گرگور، نائومی واتس و رایان گاسلینگ

  • مدت زمان: ۹۹ دقیقه

  • امتیاز imdb: ۶.۸ از ۱۰

فیلم Now You Can See Me

  • سال ساخت: ۲۰۱۳

  • کارگردان: لویی لتریر

  • بازیگران اصلی: جسی آیزنبرگ، مارک روفالو و وودی هارلسون

  • مدت زمان: ۱۱۵ دقیقه

  • امتیاز imdb: ۷.۲ از ۱۰

فیلم Mulholland Drive

  • سال ساخت: ۲۰۰۱

  • کارگردان: دیوید لینچ

  • بازیگران اصلی: نائومی واتس و لورا هرینگ

  • مدت زمان: ۱۴۶ دقیقه

  • امتیاز imdb: ۷.۹ از ۱۰

فیلم Memento

  • سال ساخت: ۲۰۰۰

  • کارگردان: کریستوفر نولان

  • بازیگران اصلی: گای پیرس و کری-ان ماس

  • مدت زمان: ۱۱۳ دقیقه

  • امتیاز imdb: ۸.۴ از ۱۰

فیلم Cube

  • سال ساخت: ۱۹۹۷

  • کارگردان: وینچنزو ناتالی

  • بازیگران اصلی: نیکول د بوئر

  • مدت زمان: ۹۰ دقیقه

  • امتیاز imdb: ۷.۲ از ۱۰

فیلم Escape Room

  • سال ساخت: ۲۰۱۹

  • کارگردان: آدام روبیتل

  • بازیگران اصلی:  تیلور راسل و لوگان میلر

  • مدت زمان: ۹۹ دقیقه

  • امتیاز imdb: ۶.۴ از ۱۰

فیلم Deja vu

  • سال ساخت: ۲۰۰۶

  • کارگردان: تونی اسکات

  • بازیگران اصلی: دنزل واشنگتن و وال کیلمر

  • مدت زمان: ۱۲۶ دقیقه

  • امتیاز imdb: ۷.۱ از ۱۰

فیلم Seven

  • سال ساخت: ۱۹۹۵

  • کارگردان: دیوید فینچر

  • بازیگران اصلی: برد پیت و مورگان فریمن

  • مدت زمان: ۱۲۷ دقیقه

  • امتیاز imdb: ۸.۶ از ۱۰

فیلم Prisoners

  • سال ساخت: ۲۰۱۳

  • کارگردان: دنیس ویلنیو

  • بازیگران اصلی: هیو جکمن و جیک جیلنهال

  • مدت زمان: ۱۵۳ دقیقه

  • امتیاز imdb: ۸.۱ از ۱۰

فیلم Gone Girl

  • سال ساخت: ۲۰۱۴

  • کارگردان: دیوید فینچر

  • بازیگران اصلی: بن افلک و رزاماند پایک

  • مدت زمان: ۱۴۹ دقیقه

  • امتیاز imdb: ۷.۶ از ۱۰

فیلم Enemy

  • سال ساخت: ۲۰۱۳

  • کارگردان: دنی ویلنو

  • بازیگران اصلی: جیک جیلنهال و ملانی لوران

  • مدت زمان: ۹۰ دقیقه

  • امتیاز imdb: ۶.۹ از ۱۰

فیلم Predestination

  • سال ساخت: ۲۰۱۴

  • کارگردان: برادران اسپیریگ

  • بازیگران اصلی: ایتن هاک، سارا اسنوک و نوآ تیلور

  • مدت زمان: ۹۷ دقیقه

  • امتیاز imdb: ۷.۵ از ۱۰

فیلم Panic Room

  • سال ساخت: ۲۰۰۲

  • کارگردان: دیوید فینچر

  • بازیگران اصلی:    جودی فاستر، کریستن استوارت و جرد لتو

  • مدت زمان: ۱۱۲ دقیقه

  • امتیاز imdb: ۶.۸ از ۱۰

فیلم Trance

  • سال ساخت: ۲۰۱۳

  • کارگردان: دنی بویل

  • بازیگران اصلی: جیمز مک‌آووی و رزاریو داوسون و ونسان کسل

  • مدت زمان: ۱۰۱ دقیقه

  • امتیاز imdb: ۶.۹ از ۱۰

فیلم Cloud Atlas

  • سال ساخت: ۲۰۱۲

  • کارگردان: تام تیکور، اندی واچوفسکی و لانا واچوفسکی

  • بازیگران اصلی: تام هنکس، هلی بری و جیم برودبنت

  • مدت زمان: ۱۷۱ دقیقه

  • امتیاز imdb: ۷.۴ از ۱۰

فیلم The Thirteenth Floor

  • سال ساخت: ۱۹۹۹

  • کارگردان: جوزف روسناک

  • بازیگران اصلی: کریگ برکو و گرچن مول

  • مدت زمان: ۱۰۰ دقیقه

  • امتیاز imdb: ۷.۱ از ۱۰

فیلم Shutter Island

  • سال ساخت: ۲۰۱۰

  • کارگردان: مارتین اسکورسیزی

  • بازیگران اصلی: لئوناردو دی کاپریو و مارک روفالو

  • مدت زمان: ۱۳۸ دقیقه

  • امتیاز imdb: ۸.۲ از ۱۰

اگر شما هم عاشق فیلم های معمایی هستید حتما بهتون پیشنهاد میکنم از بهترین اتاق فرار تهران دیدن کنید و خودتون رو جای شخصیت های اصلی یک داستان معمایی ترسناک یا داستان معمایی هیجانی بذارید.

منبع: مجموعه اتاق فرار انیگما


بازی تو شرایط جنگی

نبرد بین خیر و شر، خوبی و بدی و در یه کلمه آدم خوبا و آدم بدا در طول تاریخ همیشه وجود داشته و جنگ های زیادی بر سر این موضوع شکل گرفته و انسان های زیادی برای تحقق آرمان هایی که بهشون اعتقاد داشتن جون خودشون رو از دست دادن. میل به خوبی که تو ذات بشر نهفته شده، همواره موضوع بسیاری از فیلم ها، کتاب ها و حتی بازیا بوده و با وجود اثرات بسیار نامطلوب جنگ، این ژانر همیشه طرفدارای خاص خودش را داشته و تقریبا همه از پیر و جوان گرفته تا زن و مرد ازش لذت می برن.

مجموعه اتاق فرار انیگما برای گروه های مختلف مراجعه کننده، اتاق هایی با موضوعاتی کاملا متفاوتی طراحی کرده که افراد می تونن بر اساس سلیقه شون یه انتخاب خوب و هیجان انگیز داشته باشن. این مجموعه تلاش کرده تا با چیدن سناریوهای مختلف و طراحی بازیای منحصر بفرد ، افراد علاقمند به یه ژانر مخصوص رو دور هم جمع کنه تا یه فعالیت جمعی پرهیجان رو برای یه ساعت تجربه کنن.  

از بین همه اونا، اتاق جنگ مجموعه انیگما یه جای واقعی برای ماجراجوییه. یه فضا برای تجربه حس  هیجان، یه ماموریت دلهره آور که حس جیمز باندی رو بهتون میده و غرق غرور و افتخارتون می کنه.

درسته که دیدن فیلمای جنگی برای طرفدارای این ژانر خیلی لذت بخشه ولی واقعا هیچی بازی جنگی نمیشه. بازیای جنگی چه اون قدیما که با شمشیر چوبی و پلاستیکی بودن و چه الان که تو فضاهای رایانه ای و اندرویدی اجرا میشن، انگار ساخته شدن تا علاوه بر تخلیه انرژی، شورو هیجان رو تو وجود آدما زنده کنن ولی اگه واقعا به دنبال لمس فضای جنگ و دلهره های شرایط جنگی هستین، فقط کافیه یه بار اتاق جنگ مجموعه انیگما رو امتحان کنین، دیگه مشتری پرو پا قرص این مجموعه و این اتاق پر هیجان میشین.

ماجرای این اتاق برمیگرده به سال 1962 میلادی تو پایگاه رمدیوس شهرکوبا و شرایطی که همه دنیا منتظرن تا جنگ جهانی سوم اتفاق بیفته. تو این اتاق یه دکمه قرمز وجود داره که خیلی مهمه و ماموریت شما و گروهتون اینه که با نفوذ به این اتاق و فشار دادن دکمه قرمز جلوی یه جنگ اتمی و نابسامانی های مربوط به اونو بگیرین.

این اتاق فرار روایتی متفاوت از شروع جنگ جهانی سومه که بیشتر فضای معمایی داره و شما به عنوان بازیکن باید با دنبال کردن سرنخ ها و حل کردن معماها از شروع یه جنگ اتمی جهانی جلوگیری کنین. در این اتاق قراره برای رسیدن به یه هدف متعالی تا آخرین نفس بجنگین و بدون هیچ تردیدی برای نجات زمین از پلیدی ها و ناعدالتی از جونتون مایه بذارین.

این بازی که خیلی بین بازیکنای حرفه ای محبوبه و طرفداراش واقعا از اون به عنوان یه بازی معمایی و پرهیجان یاد می کنن، هر بخش و قسمتش با دقت و نکته بینی طراحی شده و عوامل مهمی تو موفقیتش نقش کلیدی داشتن مثل: سناریوی قوی، معماهای پیچیده ولی کاملا مرتبط به سناریوی بازی، محیط و دکوراسیون طراحی شده و از همه مهمتر پرداختن به جزئیات کم اهمیت که در عمل تاثیر بسیار زیادی روی غرق شدن بازیکنا تو فضای بازی داشته و افراد شرکت کننده را حسابی درگیر بازی می کنه و بهشون حس قهرمان بودن رو میده.  

ماجرای داستان از اونجا شروع میشه که بعد از عملیات ناموفق آمریکا توی کوبا، حالا نوبت شورویه که با استقرار یه سری موشک اتمی تو خاک کوبا ازش محافظت کنه؛ ولی آمریکا هم بیکار نمیشینه و وقتی از طریق هواپیمای جاسوسی از وجود موشک های اتمی شوروی خبردار میشه، واسه جنگ و رویارویی خودشو آماده نبرد می کنه. ماموریت شما و گروهتون هم اینه که با نفوذ به اتاق جنگ تو کوبا و فشار دادن دکمه قرمز؛ کره زمین رو از هرج و مرج نجات بدین.

سناریوی اتاق جنگ مجموعه انیگما خیلی قویه و بر اساس آینده نابسامان بشریت تنظیم شده، ماموریتی هیجان انگیز برای برقرای صلح و بازگرداندن آرامش به جهان که می تونه پر از احساس غرور باشه، چون هدف حفظ انسانیت و احساس آزادیه.

سناریو جالب و جذاب اتاق جنگ مجموعه انیگما کاملا با دکوراسیون این اتاق همخوانی داره و کیفیت بالای وسایل اتاق و نحوه چیدمان اونا بازیکنا را یهو از سال 2022 میلادی پرت میکنه به دهه 60 میلادی، چون انقدر تو طراحی اتاق به جزئیات و نکات ریز و کلیدی توجه شده که تو لحظه لحظه بازی حال و هوای اون سالها حس میشه.

یکی دیگه از دلایل خاص بودن این اتاق هم به خاطر اینه که به جای گیم مستر، سناریوی داستان با یه کلیپ تصویری خوش ساخت واسه بازیکنا تعریف میشه و از همون ابتدا بازیکنا در حال و هوای جنگ های چریکی دهه 60 میلادی قرار می گیرن و فضای کمونیست حاکم تو اون دوران رو کاملا لمس می کنن. البته علاوه بر جنگ و مسائل مربوط به اون، روند معماهای این اتاق هم موازیه که همین امر باعث شده درجه سختی این بازی هم نسبت به بقیه بازیا خیلی بیشتر باشه. واسه همین تمرکز گروه بر روی این که کدوم معما رو اول باید حل کنن، یکم سخت تر میشه و چالش پیش روی اعضای گروه خیلی زیادتره.

حال و هوای حاکم بر فضای اتاق هم کاملا با معماها، قفل ها، دستگاه ها و وسایل ارتباطی موجود تو بازی هم خوانی داره و همشون جوری ذهن رو درگیر می کنن که واقعا در روند بازی حس یه قهرمان رو دارین که نجات کره زمین تو دستای اونه. پس اگه عاشق فیلم های جنگی مثل پیانیست، مردگان متحرک و ... هستین، اتاق جنگ مجموعه انیگمارو از دست ندین، چون دقیقا همون جاییه که دنبالش می گردین، اتاقی برای جنگیدن و زنده ماندن. البته در این اتاق شما چیزی فراتر از زنده ماندن رو تجربه می کنین؛ تلاش برای نجات زمین.

منبع: مجموعه اتاق فرار انیگما

چرا پول میدیم که بترسیم

ترس در اصل یه واکنش طبیعی و غریزی بدن به احساس خطر یا تهدیده، یه احساس برای بقا و زنده ماندن. تو این تعریف هیچ جایی واسه لذت و هیجان وجود نداره. پس چرا بعضیا این قد ترس رو دوس دارن؟ اصلا چرا بعضیا از دیدن فیلم ترسناک لذت می برن؟ اگه ترسیدن واقعا لذت داره، پس چرا بعضیا اصلا از ترسیدن لذت نمی برن؟

دلیل اصلی همه این  تفاوتا برمی گرده به فعل و انفعالات شیمیایی مغز. یعنی همه مغزها تو موقعیت های مهیج و ترسناک، یکسان عمل نمی کنن. اونایی که تو موقعیت های مهیج، ترسناک و پرخطر لذت می برن، ترشح دوپامین کمتری دارن. دوپامین در اصل همون ترمز مغز به حساب میاد که در صورت ترشح ، باعث میشه افراد محتاط تر عمل کنن.

علاوه بر این اونایی که بعد از دیدن یه فیلم ترسناک یا قرار گرفتن تو موقعیت های خطرناک اعتماد بنفسشون بالا میره و سرشار از شور و شوق میشن، از لحاظ شخصیتی هم افرادی حادثه جو و ریسک پذیرن. یعنی جدا از پردازش های مغز، یه سری از افراد ذاتا محتاط تر ن. ولی قبول کنیم که حتی همه اونایی هم که عاشق ترس هستن، از قرار گرفتن تو موقعیت واقعی خطر یا ترس خیلی لذت نمی برن. مثلا هیچکی از این که تو یه شب تاریک و خلوت مورد تعقیب قرار بگیره ،حس خوبی نداره و لذت نمی بره!!! ولی همونا از دیدن یه فیلم ترسناک تو یه شب طوفانی و پر التهاب احساس لذت و سرگرمی می کنن!!! خب الان چی شد بالاخره آدما ترس رو دوست دارن یا ندارن؟

موضوع از این قراره که ترس واقعی با یه شوک روانی خاص همراهه که بعد از پردازش مغز؛ تغییرات فیزیولوژیکی در بدن ایجاد می کنه مثل ضربان شدید قلب، نفس های سریع، عرق سرد، دلشوره و اضطراب و ... . در این شرایط مغز متفکر و مغز عاطفی با هم توافق دارن که در موقعیت خطرناکی قرار دارین و باید یه واکنشی مثل مبارزه، توقف، فرار و... از خودتون نشان بدین.

ولی وقتی ما تو یه محیط امن مثل اتاق فرار، در موقعیت ترسناکی قرار می گیریم همه چیز فرق می کنه، مغز می دونه موضوع از چه خبره و ترس های ایجاد شده باعث سرخوشی لذت میشه. یعنی مغز متفکر در این موقعیت بازخوردی که به مغز عاطفی میده باعث میشه تا به سرعت حالت برانگیختگی به حس ترس همراه با هیجان یا لذت تبدیل بشه. پس برای افرادی که ذاتا خطر پذیرن، ترسی که در موقعیت امن تجربه می کنن همراه با لذت و سرگرمیه.چون در هنگام تجربه این نوع ترس ترشح آدرنالین، دوپامین و اندورفین منجر به حس لذت و سرخوشی میشه.

 برای تجربه چنین ترسایی میتونین به اتاق فرار ترسناک تو مجموعه اتاق فرار انیگما اعتماد کنین. چون در این مجموعه ها ترس با تحریک یکی از حواس مثل حس شنوایی، بویایی و بینایی القا میشه و افراد با شنیدن صداها یا بوهای وحشت آور و ... ترسی لذت بخش رو تجربه می کنن.

با توجه به این که امکان داره از موضوعاتی مختلفی لذت ببرن؛ مجموعه انیگما اتاق های مختلفی داره که هر کدوم بر اساس یه نوع ترس خاص طراحی شده. مثلا اتاق جنگ انیگما پر از ماجراجویی و لحظات دلهره آوره، در صورتی که در اتاق روانی ترس از یه قاتل روانی رو تجربه می کنین.

ترس های ناشناخته و مرموز ترس هایی هستن که ماهیتا از نظر ما عجیب و دست نیافتنی به نظر میان و به همین خاطر کنجکاوی در موردشون خیلی بیشتره. ترس هایی که در اتاق های فرار تسخیر یا کلبه وحشت تجربه می کنین  از این دست هستن.

به طور کلی احساس ترس باعث حواس پرتی از موضوعات دیگه هم میشه که در نوع خودش یه تجربه مثبت به حساب بیاد، خصوصا که وقتی این حس رو تو جمع دوستان یا خانواده تجربه می کنین، این احساسات به صورت مسری بین افراد منتشر میشه و اگه جایی باشین که درک درستی از حس کنترل کردن هم داشته باشین، این حس ترس خیلی زود به تعامل اجتماعی و انتشار احساسات مثبت و احساس صمیمیت تبدیل میشه.

از اونجا که در اتاق های فرار مجموعه انیگما از ایمنی خود اطمینان کامل دارین، حس ترس خیلی زود جاشو به لذت و سرگرمی میده. تو این اتاقا مغز درک می کنه که این قضایا واقعی نیستن و با  تکیه به تواناییهاش، تهدید ها رو به یه فرصت برای احساس امنیت و لذت تبدیل می کنه.

در نهایت احساس تسکین بعد از ترس هم خودش یه لذت فوق العاده آرامش بخشی داره که قابل وصف نیست. حس رضایت از  این که بالاخره از عهده ش براومدم، حس غرور به همراه افتخاری که در پایان نصیب آدم موفق میشه.

 

منبع: مجموعه اتاق فرار انیگما