اتاق فرار انیگما

مجموعه اتاق فرار انیگما متشکل از تیمی خلاق، توانمند و حرفه‌ای، تلاش نموده است تا با رعایت استانداردهای بین المللی چه به جهت طراحی پلان بازی و چه به جهت طراحی داخلی و فضاها، ساعتی خوش را برای شما، دوستان و خانواده‌تان رقم بزند.

اتاق فرار انیگما

مجموعه اتاق فرار انیگما متشکل از تیمی خلاق، توانمند و حرفه‌ای، تلاش نموده است تا با رعایت استانداردهای بین المللی چه به جهت طراحی پلان بازی و چه به جهت طراحی داخلی و فضاها، ساعتی خوش را برای شما، دوستان و خانواده‌تان رقم بزند.

اتاق فرار مناسب من کدومه؟

در حال حاضر این بازی و نحوه ارائه و اجراش به یه صنعت تبدیل شده که به سرعت داره پیشرفت می کنه، به طوری که با استفاده از تکنولوژی و خلاقیت، هر روز شاهد نواوری و ابداعات جدید و بکری تو این سرگرمی هستیم که برای طرفدارا بسیار جذاب و دلنشینه. واسه همین سازندگان و طراحان این صنعت با هدف جذب بیشتر مشتری و رونق بازار، شروع به افزایش اتاق ها، سناریوها، معما ها و... کردن که باعث گستردگی و تنوع تو موضوع و محتوا شد. درسته که این تنوع خیلی خوبه و هیجان و شرایط بازی رو به میزان قابل توجهی بهبود می بخشه؛ ولی تو شهرهای بزرگی مثل تهران که تعداد اتاق های فرارش واقعا زیاده، این موضوع باعث سردرگمی بازیکنا میشه، خصوصا اگه مبتدی باشین و بخواین برای یه بار هم که شده؛ این تفریح خاص رو امتحان کنین.

پس اگه یه بازیکن تازه کارید و قصد دارین اولین تجربتون جزء بهترین تجربه هاتون باشه، تا آخر این مقاله ما رو همراهی کنین تا به شما در خصوص انتخاب بهترین اتاق فرار کمک کنیم:

 

به حرفای دیگران اعتماد نکنین

 

منظور از اعتماد نکردن به حرفای دیگران اینه که به هیچ وجه بر اساس تعریف دیگران و یا پیشنهاد اونا یه اتاق فرار رو به لیست انتخاباتون اضافه یا کم نکنین. چون شاید یه اتاق فراری که مطابق سلیقه یه نفر نیست، واسه دیگران جذاب و پر هیجان باشه، پس در هنگام مشورت با دوستاتون و شنیدن نظراتشون همیشه یه ضریب خطا بذارین و فقط به انتقاد های منصفانه اهمیت بدین. از اونجا که شما یه شخصیت با علایق کاملا مستقل هستین که صد در صد با دیگران فرق داره، پس بگردین و بهترین انتخاب رو بر اساس سلیقه شخصی خودتون داشته باشین.

 

گروه خودتون رو داشته باشین

 

برای انتخاب یه اتاق فرار خوب، بهتره قبل از هر چیزی اکیپ یا گروه خودتون رو بسازین، یه گروه تقریبا همفکر که اهل ماجراجویی و کارهای هیجان انگیز باشن. هر چی گروهتون یه دست تر باشه، نتیجه کار بهتر میشه. یه دستی گروه به معنای تک جنسیتی یا تناسب سن و سال نیست، بلکه منظور اینه که سلیقه اعضای گروه شبیه هم باشه، مثلا همه اعضای گروه از بودن تو فضاهای رعب آور و ترسناک لذت ببرن یا همه دنبال یه اتاق فرار پر از چالش و معما و هیجان باشن.

 

مجموعه های کار بلد رو شناسایی کنین

 

بعد از انتخاب اعضای گروه، به دنبال یه مجموعه ای باشین که حرفه ای و بنام باشه. چون مجموعه های حرفه ای، کارشون رو خیلی خوب بلدن و واسه همه نوع مراجعه کننده ای برنامه دارن. از اونجا که تو اتاق فرار فقط سناریو مهم و چالش برانگیز نیست و معماها نیز باعث جذابیت فوق العاده خط داستان میشن، انتخاب معمای خوب و مرتبط چالشیه که همه از عهده اش به خوبی بر نمیان و فقط یه سری مجموعه های خاص هستن که تونستن تو این زمینه رضایت خاطر مراجعه کننده هاشو فراهم کنن. در هر صورت نکته مهم اینه که شما بگردید و مجموعه ای رو انتخاب کنین که تمرکزش بر روی معماهایی باشه که مناسب بازیکنای مبتدی یا نیمه حرفه ای باشه.

طراحی معما یکی از اساسی ترین و مهمترین بخش های طراحیه یه اتاق فراره که اگه درست و بجا باشه، تو جذب مشتری و مخاطب خیلی کمک کنندست. واسه همین مجموعه هایی مثل انیگما که تا حالا بسیار موفق عمل کردن، توجهی خاص به این جنبه دارن و میدونن که معمای آسون به همون اندازه معمای سخت و دشوار به مجموعه آسیب می زنه. چون معماهای آسون حتی برای مبتدی ها هم بی مزه و خسته کننده ست چه برسه به حرفه ای ها، معماهای غیرقابل حل هم که کلا ایده فرار رو دلسرد می کنن، باعث میشه بازیکنا خیلی زود از پیش رفتن و حل کردن معما خسته بشن و حس بازند ها رو داشته باشن که در هر دو صورت این به ضرر مجموعه ست.

باید بپذیریم که رونق کسب و کار اتاق فرار ارتباط مستقیم با تعداد بازدید کننده ها داره. برای بالا بردن تعداد بازدید کننده هم مجموعه انیگما استراتژی خاصی رو اجرا کرده که تا حالا بسیار موفق بوده. طراحان این مجموعه می دونن که بیشتر افرادی که عاشق اتاق فرارن به نوعی عاشق پازلن. البته یه سری تفاوت بین این افراد وجود داره، مثلا این که کهنه سربازای اتاق های فرار که چند باره این اتاق ها رو تجربه کردن، به دنبال حل یه چالش یا یه معما نیستن، بلکه اونا برای  تجربه یه حس پیچیده، سناریوی خوب و محیط غوطه ور یا همون جریان بازی سیال و روان، حاضرن بارها و بارها این اتاق ها رو تجربه کنن. چون اتاق های فرار مجموعه انیگما با معماهای مرتبط و منحصر بفردش، حس قهرمانای فیلمها رو بهشون القا می کنه. حسی که تو شرایط سخت و دشوار به همراه معماهای چالش برانگیز و خاص بدست میاد و برای بازیکنا بسیار غرور افرین و شادی آوره.

یکی دیگه از شگردهای مجموعه انیگما استفاده از سرنخ های ظریف و نکات ریزه که دوشادوش یه معمای سخت و چالش برانگیز شرایط بازی رو پر هیجان و پر انرژی می سازه. این تکنیک که کمک می کنه تا بازیکنا تو فضای داستان و بازی غوطه ور بشن، همون فوت کوزه گری اتاق های فرار موفقه. مثلا اگه شرایط یه اتاق فرار ایجاب کنه که تو جریان بازی تعداد زیادی معمای آسون گنجونده بشه که به بازیکنا؛ مجموعه ای طولانی از پیروزی های کوچیک رو هدیه بده، حتما به خاطر صلاحدید این کار انجام میشه تا هم بازیکنا رو سرگرم کنه و هم تمرکزشون رو بالا ببره. این روند ممکنه کاملا تو یه اتاق دیگه فرق کنه و معماهایی طرح بشه که احتیاج به مهارت حل مساله یا توانایی های بیشتر داشته باشه که در این صورت سعی میشه با کمک از خارج، فشار و استرس روی بازیکن رو کم کنن و با گذاشتن نشانه ها و راهنمایی هایی، بازیکنا رو به مسیر اصلی هدایت می کنه.

در هر صورت در محبوبیت روزافزون مجموعه انیگما عوامل و مسائل خیلی زیادی نقش دارن، ولی قطعا یکی از دلایل مراجعه چند باره بازیکنا به این مجموعه و به نوعی تبدیل شدن این مجموعه به پاتوق، حس امنیت و آرامشیه که در طول بازی به بازیکنا دست میده. نکته سنجی و تیزبینی دست اندرکاران این مجموعه از انتخاب محل تا استخدام گیم مسترهای حرفه ای و کاربلد شروع میشه و به تمامی مسائل ریز و درشت مجموعه ختم میشه.

بنابراین اگه مبتدی هستین و تصمیم دارین یه سرگرمی جدید برای خودتون مهیا کنین، حتما انتخاب اول و آخرتون مجموعه انیگما با تنوع بی نظیری از سناریوها باشه که در کنار همه جذابیت های خاصش، قطعا پاسخگوی سلیقه کلیه اعضای گروهتونم هست.

 

منبع: اتاق فرار انیگما

امنیت اتاق فرار به نسبت بقیه بازی ها

یکی از مشکلاتی که بعد از ورود ویروس کرونا به کشور بوجود اومد، اعتماد نکردن مردم به مراکز تفریحی برای گذروندن اوقات فراغت بود. دیگه مردم رو آورده بودن به اینکه برن خونه کسی که حیاط داره و اونجا دورهمی داشته باشن تا هم ی دید و بازدید هم اینکه ی بازی کرده باشن. اوایل که خیلی خوب بود و لذتبخش اما بعدها دیگه حوصله سر بر شد. بچه ها میخواستن دوستاشون رو ببینن و دنبال ی فضایی بودن که این اتفاق بیفته و مریض هم نشن. ضمنا اون ماسک هم درنمیاوردن پس دنبال کافه و رستوران نباشین. رسیدن به پارک و بعد از این همه امتحان کردن موردای مختلف دنبال ی بازی بودن که ماسک رو درنیارن ولی بتونن راحت بازی کنن. برای همین گشتیم و امن ترین بازی در زمان کرونا رو برای شما پیدا کردیم .

در کشور ما، از بین تفریحاتی که معمولا میشه از شون استفاده کرد؛ مثل کافه ها، رستوران ها، سینماها، تئاتر، شهر بازی، اتاق فرار و ...،  به نظر میاد که اتاق فرار از امنیت بیشتری نسبت به بقیه مراکز تفریحی برخورداره.

در مقایسه با سالن های ورزشی، سینما، تئاتر، کافه ها و رستوران ها که به خاطر نوع خدمات و شرایط به راحتی امکان رعایت فاصله اجتماعی وجود نداره و تقریبا همه جور آدمی تو این مجموعه ها حضور پیدا می کنن، اتاق های فرار در هر سانس محدودیت شرکت کننده دارن و معمولا تعداد افرادی که تو یه اتاق حضور پیدا می کنن، بسته به نوع مجموعه بین 6 تا 10 نفر در نوسانه که این خودش یه نکته مثبت و حائز اهمیته.

البته از این جنبه که اتاق فرار یه سرگرمی ایه که خارج از خونه انجام میشه و طبیعتا کنترل خیلی از شرایطش دست ما نیست، هنوز خطرات زیادی وجود داره که نیاز به دقت و توجه بیشتری داره. واسه همین باید قبل از انتخاب اتاق فرار، حواستون به همه جزئیات باشه و به هر مجموعه ای اعتماد نکنین.

بنابراین بهتره برای انتخاب به سراغ مجموعه هایی برین که برای این روزای کرونایی برنامه های خاص و ویژه دارن. مجموعه هایی مثل انیگما که با یه تیم اجرایی قوی برنامه هایی رو تدارک دیدن که نه تنها کاربردی و اجرایین؛ بلکه تونستن احتمال خطر رو هم به حداقل برسونن.

یکی از این برنامه های خوب این مجموعه که باعث میشه تا با خیال راحت بهشون اعتماد کرد اینه که تو این دوران، هیچ فرد یا گروهی اجازه حضور تو تیم یا گروه غریبه رو نداره و افراد یه گروه باید همدیگه رو بشناسن و با هماتاق رو رزرو کنن( قبلا این امکان وجود داشت). بنابراین دیگه نگرانی معنایی نداره، چون تو طول این بازی هیچ خطری برای تماس مستقیم با فرد ناشناس و احتمالا آلوده وجود نداره، هم از اون لحاظ که وقتی شما اتاق فرار رو برای اکیپ و گروه خودتون رزرو کنین، دیگه آدم ناشناسی بینتون نیست که بخواد خطر ساز باشه و هم از این لحاظ که این مجموعه خودش یه سری قوانین سفت و سخت داره که اجازه نمیده افراد پرخطر تو مجموعه یا حتی دور و برش حضور داشته باشن.

به طور طبیعی مجموعه انیگما در خصوص میزبانی و مراقبت از میهمانا و بازیکنا خیلی حساسه و این حساسیت تو این شرایط کرونایی به میزان قابل توجهی افزایش هم پیدا کرده. برای حفظ سلامتی بازیکنا و کارکنا، این مجموعه یه سری قوانین وضع کرده که به بهتر شدن شرایط کمک می کنه مثل : استفاده از ماسک در تمام طول بازی، شستن دست ها قبل و بعد بازی، استفاده از ژل دست ضد باکتری یا الکل، حفظ فاصله ایمن بین بازیکنا و .... .

یکی دیگه از راهکارها، تمیز و ضدعفونی کردن سرویس بهداشتی و اتاق ها بعد از هر بار استفاده ست که به همین خاطر، دستگاه های تهویه هوا کلیه اتاق ها و سرویس بهداشتی مجموعه به صورت 24 ساعته کار می کنه.

 ضدعفونی کردن پازل ها و ابزار مورد استفاده تو اتاق ها، ضد عفونی کردن سطوح و فضاهای مورد استفاده بازیکنا از نکات بهداشتی دیگه ایه که این مجموعه خودشو موظف به رعایتش میدونه. به همین خاطر بعد از هر سانس اتاق به مدت نیم ساعت خالیه و بعد از تمیز و ضدعفونی کردن اتاق، سانس بعدی با فاصله زمانی نیم ساعت شروع میشه.

 کارکنا و گیم مستر مجموعه هم قبل از حضور تو مجموعه مثل بازیکنا تب سنجی میشن و در صورت مشاهده هر نوع احساس خطری، اجازه حضور تو مجموعه رو نخواهند داشت. علاوه بر این به خاطر یکسان بودن راهروی ورودی اتاق ها، هر گروه تو زمانی کاملا مشخص اجازه حضور تو اتاق رزرو شده رو داره، در صورت زود رسیدن، بازیکنا می تونن تو پارکینگ یا فضای جلوی اتاق فرار که محوطه باز و وسیعیه، منتظر دوستاشون باشن. البته اونایی که اتاق کلبه وحشت رو رزرو می کنن حتی این دغدغه رو هم ندارن، چون ورودی این اتاق از کل مجموعه جداست.

از همه اینا گذشته، واقعا لازمه برای تداوم باز بودن چنین مراکزی، همه افرادی که ازش استفاده می کنن، خودشون رو موظف به رعایت نکات بهداشتی و ایمنی بدونن. درسته که تو مجموعه انیگما گیم مستر و مسئولای بخش همه ی این نکات رو یادآوری می کنن و تلاش می کنن تا همه موارد به بهترین نحو ممکن رعایت بشه، حتی در صورت مشاهده بازیکنی که بنا به هر دلیلی ماسک نزده، بهش ماسک میدن؛ ولی واقعیت اینه که خود شخص و روحیه مسئولیت پذیریش خیلی مهمه. بنابراین اگه واقعا دلتون می خواد شرایط رو برای همه آسونتر و دلپذیر تر کنین، هنگام انتخاب اکیپی که قراره دور هم جمع بشین، دقت بیشتری به خرج بدین و با شناختی که از افراد دارین، کسایی رو انتخاب کنین که رعایت نکات بهداشتی تو فضای بسته رو وظیفه خودشون می دونن.

همه گیری کرونا در صورتی می تونه پایان صنعت بازیهایی مثل اتاق فرار باشه که حضور افراد بدون رعایت نکات بهداشتی و ایمنی صورت بپذیره و احتمال سرایت بیماری تو این فضاها به میزان قابل توجهی افزایش پیدا کنه. ولی قطعا اگه همه دوستداران و طرفداران این سرگرمی در کنار طراحان و سازندگان این مجموعه قرار بگیرن و همه با هم با رعایت حداکثری نکات ایمنی بیان شده، احتمال سرایت بیماری رو به حداقل و حتی به صفر برسونن، میشه امیدوار بود در هر شرایطی این سرگرمی های مفرح قابل استفاده باشن.

 

منبع: اتاق فرار انیگما

هیولاهای سریال جدید سوپرنچرال

از دوران شدت گرفتن کرونا و خونه نشین شدن مردم خیلی از تفریحات بیرون کم شد و به تفریح توی خونه خلاصه شد. وقتی مردم حتی نتونستن دور همدیگه جم بشن، رو آوردن به بازی های آنلاین اما این وسط هم کسایی بودن که حوصله بازی آنلاین نداشتن و عاشق سریال دیدن بودن. همین ی مورد کافی بود تا مردم رو بیارن سمت سریالای خارجی و دیدن پشت سرهم سریالا. اکثر این سریالا عاشقونه و معمایی-جنایی بوده ولی این وسط ی سریال اومد که با همه فرق داشت و رفته بود سراغ موضوع ماورایی.

شاید حتی سازندگان سریال پرطرفدار و محبوب سوپر نچرال (Supernatural) که 15 فصل پر فراز و نشیب رو با جدیت پشت سر گذاشتن، پیش بینی چنین موفقیت بزرگی را برای این مجموعه نمی کردن. ماجرای فیلم در مورد دو برادر به نام های دین و سم وینچستر با بازی برجسته جرد پادالکی و جنسن اکلزه که در طول سال ها با انواع و اقسام موجودات اساطیری و کهن از قابیل و فرشتگان مقرب گرفته تا شیطان و هیولاهای ترسناک دسته و پنجه نرم کردن و بارها جلو آخرالزمان رو گرفتن.

این مجموعه که قطعا مانند هر سریال تلویزیونی از نقاط قوت و ضعف بسیاری برخورداره، بیشتر به خاطر داستان های تمثیلی، فانتزی و ترسناکش که برگرفته از عمیق ترین و کهن ترین افسانه ها و داستان های زندگی انسانیه و به نوعی ریشه در ترس ها و پرسش های بشری داره، معروف و مشهوره.

در اینجا به چند نمونه از ترسناک ترین هیولاهای این سریال اشاره می کنیم:

 

شیپ شیفتر ( Shapeshifter)

 

همونطور که از نام این هیولا بر میاد؛ می تونه شکل هر انسانی رو به خودش بگیره و از این  نظر یکی از انسانی ترین هیولاهای دنیای ماورایی به شمار میاد. این هیولای برجسته که در سه فصل شگفت انگیز 1، 2 و 4 حضوری برجسته و بی نظیر داشت؛ خودشو به شکل اعضای نزدیک خانواده و دوستان در می آورد و اونا رو می کشت.

در قسمت" Nightshifter"  این موجود ترسناک تو قالب کارکنان بانک سرقت های خودشو انجام می داد. نقطه اوج حضور این هیولا تو قسمت" Monester Movie"  که به شکل هیولای کلاسیک در میاد و قربانیانشو اونجوری که دوس داره می کشه، واقعا ارزش چند بار تماشا کردن رو داره.

 

جن ( Dhinn)

 

حضور جن به عنوان یه مخلوق نام آشنا تو این سریال خیلی زیبا و عالی بود. این هیولای معرفی شده تو غارها زندگی می کرد و از توانایی خودش برای خواب کردن و یا به کما فرستادن انسان ها استفاده می کرد، سپس در حالی که انسان ها تو رویاهای خودشون غرق شدن، اون از خونشون تغذیه می کرد و آروم آروم جونشون رو می گرفت.

 

وندیگو ( Wendigo)

 

تو این سریال؛ هیولای وندیگو به معنی بلعنده شرور، موجودی ترسناکه که با توانایی مافوق بشری به دلیل خوردن گوشت انسان ها حسابی معروف شده. وندیگو تو قسمت دوم و هفتم سریال حضوری بسیار جالب داشت و خیلی زود به یکی از هیولاهای محبوب طرفدارا تبدیل شد.

 

بلادی مری ( Bloody Mary)

 

بدون شک تو فصل اول این سریال، روح شریر مری خون آلود یکی از به یاد ماندتی ترین شخصیت های شرور داستانه. روحی که اگه سه مرتبه اسمشو روبروی آینه تکرار کنین، به سراغتون میاد و چشم کسی که به آینه خیره شده رو در میاره و باعث خونریزی داخلی و مرگ دردناک میشه.

البته حضور دوباره این روح در فصل های چهارده و پانزده، می تونه یه یادآوری هوشمندانه برای طرفدارای قدیمی و وفادار سریال باشه.

 

پیشتاکو ( Pishtaco)

 

پیشتاکو یکی از هیولاهای ترسناکه این سریاله که این دو برادر در جریان ماجراجویی هاشون، باهاش مواجه میشن. موجودی عجیب و غریب که از چربی بدن انسان تغذیه می کنه و در یه مرکز درمانی و آبگرم زندگی می کنه.

نکته ترسناک تو این ماجرا اینه که این موجود ماورایی تو حالت عادی چهره ای شبیه آدما داره و فقط زمانی که زنگ غذا به صدا در بیاد به کمک زائده های دهانی چربی بدن انسان رو می مکه.

 

شوجو ( Shojo )

 

شوجو موجودی افسانه ای تو فرهنگ ژاپنه که تنها زمانی که افراد به دلیل افراط در نوشیدن تو حالت گیجی و منگی قرار دارن، ظاهر میشه.

اگر چه تو نگاه اول این موجود اصلا ترسناک به نظر نمیاد؛ ولی حضور این هیولای ترسناک تو فصل هفتم نشون میده که این هیولا خیلی هم وحشتناکه، چون دقیقا زمانی که شخص تو ضعیف ترین حالت خودش قرار داره؛ بهش حمله می کنه.

این روح که با استفاده از المان های زیبایی شناسی سینمای وحشت ژاپن طراحی شده بود، بعد جسمانی داشت و دقیقا زمانی ظاهر میشد که شخص اصلا قادر به دفاع از خودش نبود.

 

خانواده بندر ( The Benders)

 

شاید قراردادن یک انسان تو ردیف هیولاها، اندکی عجیب و غریب به نظر بیاد؛ ولی باید بپذیریم که انسان ها اغلب وحشتناک ترین هیولاهایی هستن که در واقعیت باهاشون سرو کار داریم.

حضور خانواده بندر که در جریان بازی بیمارگونه خودشون به شکار انسان ها دست می زدن، عملی وحشیانه و غافلگیر کننده بود که تو این سریال  به خوبی ازش استفاده شده.

به طور کلی این سریال با هیولاهای ترسناکش که در طول سال های  2008 تا 2020 روی آنتن تلویزیون رفت، بسیار موفق و پرطرفدار ظاهر شد و با ماجراجوییهای جذاب و هیجان انگیزش نه تنها در جهان بلکه در کشور ما نیز به یکی از محبوب ترین سریال های تلویزیونی تبدیل شده.

اریک کریپک به عنوان خالق این اثر، این سریال رو در  327 قسمت در ژانر وحشت و جنایی ساخته که پر از موجودات خبیث و شیاطین ترسناکه. بنابراین کسایی که عاشق این سریالن و سال ها این مجموعه دوست داشتنی رو دنبال کردن، اونایین که عاشق ترس و هیجانن و حاضرن برای تجربه چنین حسی؛ چیزای مختلفی رو تجربه کنن. برای این افراد بازدید از اتاق های فرار ترسناک نیز یکی از همین تفریحا و سرگرمی های مهم به شمار میره.

علاقه شدید این افراد به فضاهای ترسناک و رعب آور باعث شده که تلاش کنن تا با انتخاب گزینه های متنوع، به دنبال کسب تجربه ای همانند قهرمانای داستان های ترسناک باشن. جنگیدن با هیولاها و روبروشدن با ارواح تو دنیای واقعی؛ تو این سال ها اونقدر جذاب و هیجان انگیز بوده که به نوعی باعث رونق بخشیدن به طراحی های اتاق فرار شده.

همانطور که تو مقوله فیلم و داستان رتبه بندی خاص و منحصر بفردی برای هر ژانر وجود داره و الزاما همه کتابها و فیلم های ارائه شده تو این عرصه موفق نیستن، در زمینه اتاق های فرار هم شرایط به همین منواله. با توجه به زیاد شدن این اتاق های فرار در سطح شهرهای بزرگ، شرایط رقابت بسیار سخت و تنگاتنگ شده و فعالان این حوزه برای بدست آوردن جایگاه بهتر تلاش می کنن تا بتونن به نحو احسن پاسخگوی نیازهای مختلف مخاطبان باشن.

توجه به جنبه های مختلف یک اتاق فرار از موقعیت جغرافیایی گرفته تا هزینه و تایم بازی، از نکات بسیار مهم و اساسیه. بنابراین اگه یه اتاق فراری مثل مجموعه انیگما؛ بین حرفه ایهای این حوزه محبوب شده، پس کاملا مشخصه که همه چیز سرجای خودش قرار گرفته و علاوه بر سناریو و دکور، بخش های دیگه مجموعه مثل گیم مستر، نورپردازی، معما و سرنخ و... نیز کاملا حرفه ای و عاقلانه انتخاب شدن.

درسته که تنوع موضوع یکی از نکات برجسته مجموعه انیگماست، ولی از برجسته ترین نقاط قوت این مجموعه، هماهنگی ای که بین بخش ها و قسمت های مختلف اتاق ها وجود داره. تو اتاق فرار ترسناک مثل کلبه وحشت و یا اتاق تسخیر مجموعه انیگما که حس ترس نسبت به حسهای دیگه غالب تره، فضای گوتیک و تاریک اتاق به همراه موسیقی و نوع معماها اونقدر بازیکنا رو درگیر می کنه که کاملا حسی شبیه قهرمانای فیلم بهشون دست میده. شرایط تو این اتاق جوری چیده شده که با وجود دلهره آور بودن، بازیکن رو مجذوب خودش می کنه، به طوری که حاضره بی محابا به قلب خطر بزنه و تا پای مرگ از نفس نمیفته. دقیقا مثل خاطره ای که از قهرمانهای داستان های ترسناک تو ذهنشون وجود داره.

برای القای حس ترس نیز مجموعه انیگما از عناصر واقعی الهام می گیره و تلاش می کنه تا با طراحی معماهای منطقی و عاقلانه، فضای اتاق را کاملا واقعی جلوه بده که این حس به بازیکنا کمک می کنه تا بهتر شرایط رو بپذیرن و به قول حرفه ایهای این بازی تو فضا غوطه ور بشن.

طراحی تخصصی و حرفه ای مجموعه انیگما با رعایت کامل نکات ایمنی فرصتی طلائیه برای این که با خیال راحت تو مجموعه ای ایمن و قابل اعتماد لحظات خوشی رو سپری کنین و ساعت ها بعد از بازی حس سرخوشی و لذت رو با خودتون به همراه داشته باشین و از تجربه بی نظیرتون راضی و خرسند باشین.

 

منبع: اتاق فرار انیگما


ماجراهای شرلوک هلمز و 10 داستان برتر این رمان

شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشه که ی جا اسم کارآگاه که میاد، سریع یاد شرلوک هلمز و پوآرو میفتید. برای همین هم ما امروز سعی کردیم 9تا از خفن ترین داستانهای جنایی شرلوک هلمز رو براتون تعریف کنیم که اونجا کم کم متوجه میشید دلیل معرفیت شدید شرلوک چی بوده و چرا انقدر تو یاد شما هست. اینکه ما از بین پوآرو و شرلوک، داستانهای شرلوک رو انتخاب کردیم ی دلیل منطقی میتونه داشته باشه و اونم ساختن مجموعه های مختلف شرلوک هلمز و استقبال بیش از حد از این سری داستان شرلوک هلمز هست.

اگه کسی کتاب شرلوک هلمز رو نخونده باشه و فیلمش رو هم ندیده باشه، قطعا اسم این کارآگاه بی نظیر رو شنیده. چرا که این کاراگاه خیالی در دنیای واقعی بسیار معروف و مشهوره و به نوعی نماد هوش، استدلال و منطق در دنیا به شمار میاد. به طوری که الان بیش از 130 سال از خلق این اثر میگذره و هنوز هوش و ذکاوت هلمز زبانزد خاص و عامه.

ماجراهای شرلوک هلمز ( The Adventures of Sherlock Holmes) یه مجموعه پرطرفدار بریتانیاییه که بر اساس یک مجموعه داستان کوتاه و چندین رمان به قلم بسیار زیبای سر آرتور کانن دویل نگاشته شده و در سال های 1984-1994 از کمپانی آی تی وی کانادا پخش میشد و جزء سریال های برتر دنیا محسوب میشه.

 بازی زیبا و بی نظیر جرمی برت در نقش شرلوک هلمز که از حرکات خاص و تن صدای خاص و واضحی برخوردار بود نیز در محبوبیت این مجموعه نقش اساسی داشته. این مجموعه قرار بود تمام داستان های شرلوک هلمز رو تهیه کنه که به دلیل مرگ ناگهانی جرمی برت این پروژه ناتموم موند.

داستان های این مجموعه طولانی بسیار جذاب و خواندنین و دسته بندی کردنشون واقعا کار سختیه ولی در این بین اونا، چند داستان جذاب و خاص وجود داره که اینجا بهشون اشاره می کنیم:

مشاهده سرخ  (A Study in Scarlet)

کانن دویل با انتخاب این داستان به عنوان شروع ماجراهای شرلوک هلمز، انتخاب هوشمندانه و منحصر بفردی انجام داده که به خاطر داستان قوی و پیچیده معماییش، یکی از پر طرفدارترین بخش های این مجموعه به شمار میره.

در این کتاب علاوه بر معرفی شخصیت های اصلی، به ماجرای قتل پیچیده ای پرداخته میشه که شرلوک به کمک دکتر واتسن حل می کنه.

 شش ناپلئون (The Adventures of The Six Napoleons )

این داستان یکی از 56 داستان کوتاه مجموعه شرلوک هلمزه که برای اولین بار در 30 آوریل سال 1904 در مجله کولیرز در ایالات متحده و در ماه مه همان سال در مجله استرند در انگلستان منتشر شد.

موضوع داستان در مورد مردیه که نیم تنه های گچی ناپلئون رو خرد می کنه. شکسته شدن نیم تنه های یک شکل که همه توسط یه قالب یکسان ساخته شدن، بسیار مشکوکه و قطعا نظریه لسترید که این کار توسط یه دیوانه متنفر از ناپلئون انجام میشه اصلا درست نیست.

تیز بینی و پیگیری دقیق جزئیات بیان شده در خصوص نوع و تعداد مجسمه ها، سر نخ هایی به هلمز میده که داستان رو بسیار جذاب و اسرارآمیز می کنه.

 

 معمای پایانی  (The Final Problem)

این بخش نه تنها یکی از بهترین های داستان های شرلوک هلمز به شمار میاد بلکه نقطه اوج این سری هم محسوب میشه. موضوع داستان نبرد مرگبار بین هلمز با موریارتی، اصلی ترین دشمن هلمزه که به توصیف خود شرلوک تنها کسیه که از نظر هوش و ذکاوت باهاش برابری می کنه.

کانن دویل قصد داشت بعد از این داستان هلمز را برای همیشه بازنشسته کنه که به علت فشار طرفدارا موفق نشد و مجبور به نوشتن سری جدید میشه.

 شکارچی باسکرویل   (THE Hound Of The BASKERVILLES)

سومین رمان از چهار رمان بلند داستان های هلمز، داستان بی نظیر شکارچی باسکرویله که پس از 9 سال غیبت و در حالی که در داستان معمای پایانی، زندگی هلمز به پایان رسیده بود، نوشته شد.

شکوه ها و گلایه های طرفدارا، کانن دویل را مجبور می کنه تا سری جدید شرلوک هلمز را بنویسه که به طرز شگفت آوری اولین داستان بعد از این غیبت طولانی، یکی از شاهکارهای این مجموعه به شمار میاد.

 معمایی پیچیده پر از نکات انحرافی که داستان را به یک شاهکار بعد از 120 سال تبدیل می کنه و پایان شوکه کنندش امکان نداره از خاطر هیچ خواننده ای پاک بشه.

ماجرای باند عجیب و غریب

این داستان پر طرفدار که بر اساس اعلام خود کانن دویل که در فهرستی در سال 1972 در مجله استراند منتشر شده، یکی از 12 داستان برتر شرلوک هلمز محسوب میشه، در خصوص قتلی عجیب و غریبه که به شیوه ای کاملا غیر منطقی و محال رخ داده. در این داستان زیبا که هیچ نشانه ای از نحوه ورود و خروج قاتل به اتاق وجود نداره، یکی از خلاقانه ترین پرونده های جنایی دیده میشه که با هوشمندی هلمز به پایان میرسه.

برق نقره ای  (Silver Blaze  The Adventures of)

این داستان کوتاه در مورد ناپدید شدن اسب شماره یک جام وسکس و قتل فاجعه آمیز مربی اسبه که به شیوه ای کاملا هوشمندانه توسط هلمز خاتمه پیدا میکنه.

این داستان پیچیده و پرونده جذاب یه دیالوگ فراموش نشدنی داره که نشون میده هلمز چقد دقیق و نکته سنجه.

هلمز در پاسخ لستراد که پرسید آیا نکته ای هست که بتونی توجه منو بهش جلب کنی؟ شرلوک جواب میده: رفتار عجیب سگ در شب. لستراد با تعجب میگه: ولی سگ در شب هیچ کاری نکرده !!! و هلمز میگه : این رفتار عجیبه...

ماجرای لکه دوم ( the Second Stain The Adventures of)

این داستان هم جز، داستان های کوتاه مجموعه شرلوک هلمزه که در اون شرلوک مامور پیدا کردن سندی میشه که از جعبه مدارک و اسناد هوپ، وزیر امور خارجه در امور اروپا، به سرقت رفته. سندی که در صورت پیدا نشدن می تونه باعث به وجود اومدن جنگ جهانی بشه.

این ماجرا که با یه لکه زیر قالیچه ایرانی شروع میشه با هوش و درایت هلمز به خیر و خوشی تموم میشه.

رسوایی در بوهم  (  A SCANDAL IN BOHEMIA )

این داستان یکی از قشنگ ترین داستان های شرلوک هلمزه که آدم دلش میخواد بارها بخوندش و حتی فیلمشو دوباره و دوباره ببینه.

در این داستان شگفت انگیز که هلمز ظاهرا توسط زنی فریب میخوره، این واقعیت رو نشون میده که این زن خیلی خفنه.

معمار نوروود   (The Adventure of The NOORWOOD BUILDER)

این داستان از اون پایان های غیر منتظره و جذابی داره که همه دوسش دارن. ماجرای قتل و دستگیر شدن قاتلی که به نظر اسکاتلند یارد قاتل اصلی ماجرائه و پرونده بسته شده؛ ولی با حضور هلمز همه چیز تغییر می کنه. زیبایی این داستان زمانی به اوج می رسه که هلمز این پرونده عجیب رو با یه سطل آب و یه بسته کاه حل می کنه.

باند خال دار (  The Speckled Band The Adventures of)

این داستان از جمله داستان هاییه که تا مدت ها در ذهن خواننده می مونه و اونو کاملا تحت تاثیر فضای رمانتیک داستان قرار میده.

ماجرا از این قراره که دو خواهر با ناپدریشان زندگی می کنن و خواهر بزرگتر برای شب های متعدد در شب های پیش از عروسی صدای سوت می شنوه و در نهایت یه شب جیغ زنان در حالی که میگه "باند خال دار "در آغوش خواهر جون میده و حالا تکرار ماجرا برای خواهر کوچکتر، توجه هلمز رو جلب می کنه و یه داستان بی نظیر دیگه رو رقم میزنه.

در تمامی داستان های شرلوک هلمز، اون چیزی که از همه جذاب تر و دوست داشتنی تره، مشاهده گری و ذهن استدلاگری هلمزه که به اون در حل معماها کمک می کنه. درسته که هلمز یه شخصیت خیالیه و در دنیای واقعی وجود نداره. ولی کانن دویل پزشک و نویسنده انگلیسی این شخصیت رو با تاثیر از شخصیت یکی از استادان دوران دانشگاهیش خلق کرد. پس قطعا آدمهای زیادی در دنیای واقعی از این قدرت و توانایی برخوردارن که در صورت توجه بهش، می تونن به حالت بالفعل ازش استفاده کنن.

اگه از اون جمله آدمایی هستین که فک می کنین از این نیروی خدادای برخوردارین و دلتون میخواد، یه جورایی خودتون رو به چالش بکشین، پیشنهاد می کنم یه سر به مجموعه اتاق فرار بزنین. این مجموعه یه فرصت طلایی برای شماست تا نه تنها خودتون رو محک بزنین بلکه می تونین از یه کار گروهی و دسته جمعی هم لذت ببرین.

تو مجموعه انیگما اتاقهای فرار با موضوعات مختلف و متنوعی وجود داره که شما می تونین بر اساس سلیقتون ازشون استفاده کنین ولی اگه دوست دارین تو یه فضای معمایی و چالش برانگیز قرار بگیرین اتاق فرار قتل مرموز یا کلبه وحشت مجموعه انیگما رو از دست ندین. معماهای این اتاق های فرار، یه چالش عالی واسه ذهنه که در عرض چند ثانیه حسابی فعالش می کنه و شما رو مجبور می کنه به کوچکترین نکات و عوامل دقت کنین و در نهایت با استنتاج و استدلال به یه پایان زیبا برسین.

 

منبع: اتاق فرار انیگما

احضار روح واقعیت داره؟

از زمان قدیم تا حالا افرادی بودن که ادعا میکردن ارواح رو میتونن ببینن و با این ادعا پول هنگفتی هم به جیب زدن. حالا برای اینکه بفهمیم کدوم ادعا درسته یا غلط با ما همراه باشید. این قضیه اونجایی جالب میشه که بدونید واقعا هستن کسایی که توانایی دیدن ارواح یا ارتباط برقرار کردن با اونها رو دارن اما زیاد نیستن. وجود آدمایی که بخوان با ارواح ارتباط برقرار کنن باعث شده بود که تعداد کلاهبرداران روز به روز بیشتر بشه.

برگزاری جلسه احضار روح خیلی کار سخت و طاقت فرسایی نیست و معمولا چیز زیادی هم نیاز نداره، یه میز گرد یا بیضی شکل، چند تا دونه شمع و یه نعلبکی و کمی غذا. اعتقاد این افراد هم اینه که شمع و غذا، ارواحی که به دنبال معاش و گرما هستن رو جذب می کنه. اگر چه در جلسات حرفه ای احضار روح به جای میز از تخته روح یا پلانکت استفاده میشه که روی اون یه سری تصاویر، علامت، حروف، اعداد یا کلمات قرار داره و روح از طریق این تصاویر و کلمات با اعضا صحبت می کنه.

اصل این موضوع احضار روح برمیگرده به دوران ویکتوریا که این جلسات احضار روح بسیار محبوب و پرطرفدار بود و معمولا اعیان و اشراف مهمونی هایی به همین عنوان برگزار می کردن. تو این مهمونیا افراد دور یه میز برای ارتباط با مردگان جمع می شدن و سوالاشون رو از روح حاضر در اتاق می پرسیدن. کم کم شک و تردید هایی نسبت به این جلسات به وجود اومد و تعداد این مهمونیا خیلی کم شد، ولی هیچ وقت به طور کامل از بین نرفت. حتی الان هم تو قرن بیست و یکم کسایی پیدا میشن که هنوز به این مراسمات اعتقاد دارن و در اون شرکت می کنن.

در کنار این وسایل ساده، قطعا لازمه در جلسه افرادی حاضر باشن که به این موضوع باور قلبی داشته باشن. این جلسات به هیچ وجه جای افراد شکاک و کودکان نیست. قانون مطلق و خاصی برای انتخاب تعداد شرکت کننده ها وجود نداره ولی بهتره که بر سه بخش پذیر باشه و کمتر از سه نفر هم نباشه.

در جلسات احضار روح معمولا لامپ ها رو خاموش می کنن یه غذایی مثل نون و سوپ رو روی میز قرار میدن. سپس با روشن کردن شمع ها، دست ها شون رو به همدیگه میدن و یه حلقه درست می کنن. بعد واسطه، که معمولا سابقه احضار روح رو داره، شروع به صحبت می کنه و از روح حاضر در اتاق میخواد که باهاشون صحبت کنه. در صورت برقراری ارتباط، سوالاتشون رو از روح می پرسن و جواب می گیرن. در آخر هم از روح به خاطر ملحق شدن به اونا تشکر می کنن و با خاموش کردن شمع ها و شکستن حلقه دست ها جلسه تموم میشه.

شرکت تو این جلسه ها می تونه یه تجربه عاطفی و لذت بخشی برای حضار داشته باشه و حس کنجکاوی و هیجان حضور روح رو برای افراد ارضا کنه. افرادی که معمولا تو چنین جلساتی شرکت می کنن، بعد از اتمام جلسه به یه آرامش و اطمینانی میرسن که براشون جذابه و باعث میشه که این کار رو بارها و بارها تکرار کنن.

البته شنیدن داستان های مربوط به ارواح واسه همه جذابه و افراد دوس دارن به خاطر کنجکاوی هم که شده در این مورد کتاب بخونن، قصه بشنون و فیلم ببینن. ولی آدمایی هم هستن که پا رو فراتر میذارن و تو جلسات احضار ارواح شرکت می کنن و یا به مکان های تسخیر شده سر میزنن. واسه این افراد که معمولا سر نترسی دارن، نگاه به مقوله روح و احضار ارواح می تونه حتی یه نوع  بازی و سرگرمی در نظر گرفته بشه.

با توجه به این که در ارتباط با این افراد همیشه احتمال کلاهبرداری وجود داره و مکان هایی هم که تسخیر شدن به نحوی ناامن و پر خطرن، ریسک چنین کنجکاویهایی گاهی وقتا خیلی زیاده و بهتره با جاهایی جایگزین بشن که از شرایط بهتری برخوردارن. مکان هایی مثل اتاق فرار ترسناک که تو این سال های اخیر به صورت تخصصی به موضوع روح و مکان های تسخیر شده، پرداختن و سعی کردن با نگاهی کاملا متفاوت، افراد رو سرگرم و هیجان زده کنن و حس کنجکاویشون رو ارضا کنن.

برای ایجاد جذابیت بیشتر، توصیه میشه از همون اول به سراغ اتاق فرارهایی مثل اتاق تسخیر مجموعه انیگما برین که  با استفاده از لوکیشن حرفه ای؛ حس واقعی ترس و دلهره رو به مخاطب القا می کنه. در این اتاق با درنظر گرفتن تمام جزئیات، فضای بازی رو به گونه ای چیدن که کاملا واقعی و ملموس به نظر میاد. سناریوی داستان از این قراره که در سال 1974 در خانه ای همه اعضای خانواده به دست پدر خانواده تکه تکه میشن و هیچ نشانی از نلی دختر کوچیک خانواده پیدا نمیشه.... حالا در طول چند سال، همه آدمهایی که به این خونه نقل مکان میکنن؛ صدای آواز یه دختر بچه رو از دیوارهای اتاق میشنون... اکنون نوبت شماست تا ارواح این خونه رو آزاد کنین وگرنه جوانترین عضو گروه رو از دست میدین...

در این اتاق فرار شما باید امادگی روبرو شدن با روح یه دختر بچه رو داشته باشین و با هوش و درایت از چالش ها و معماهای پیش رو عبور کنین تا بتونین به نتیجه برسین . با وجود استرس حاکم بر فضا، هیجان این بازی خیلی زیاده و معماهاش اونقدر خلاقانه و جذاب هست که همه لحظات رو براتون خاطره انگیز می سازه.

 موسیقی و نورپردازی کاملا با دکور و سناریو همخوانی داره و همه با هم حس واقعی بودن شرایط رو بهتون القا می کنه. هر چیزی که در این اتاق می بینین و می شنوین، از سرنخ های بازی تا قفل ها و معماهایی که طراحی شده کاملا در راستای سناریوی داستانه و حال و هوای یه خونه تسخیر شده رو براتون تداعی می کنه. پس اگه واقعا چنین چیزهایی سرگرمتون میکنه، وقت رو از دست ندین و با یه اکیپ پایه و باحال یه روز خاطره انگیز برای خودتون بسازین.

 

منبع: اتاق فرار انیگما