اتاق فرار انیگما

مجموعه اتاق فرار انیگما متشکل از تیمی خلاق، توانمند و حرفه‌ای، تلاش نموده است تا با رعایت استانداردهای بین المللی چه به جهت طراحی پلان بازی و چه به جهت طراحی داخلی و فضاها، ساعتی خوش را برای شما، دوستان و خانواده‌تان رقم بزند.

اتاق فرار انیگما

مجموعه اتاق فرار انیگما متشکل از تیمی خلاق، توانمند و حرفه‌ای، تلاش نموده است تا با رعایت استانداردهای بین المللی چه به جهت طراحی پلان بازی و چه به جهت طراحی داخلی و فضاها، ساعتی خوش را برای شما، دوستان و خانواده‌تان رقم بزند.

اتاق فرار یا سافاری وحشت

در زمان قدیم تفریح خلاصه میشد توی دور هم جم شدن و قایم موشک یا دنبال بازی و ….

اما با جلو رفتن زندگی و پیشرفته تر شدن اون، دیگه بازیای قدیمی نظر مردم رو جلب نکرد و مردم دنبال تفریحای بیشتر و متنوع و در عین حال هیجان انگیز بودن. در واقع هرچی ارتفاع وسیله بازی بیشتر طرفدار هم بیشتر اما ی دسته از مردم رو آوردن به بازیایی که توی اون احساس کنن جونشون در خطره یا به حدی بترسن که انگار واقعا قراره بازی آخرشون باشه. حالا این وسط تو اتاق های فرار ی شاخه درست شد به اسم اتاق فرار ترسناک ولی همزمان با این اتاق فرار ژانر وحشت، بازی به اسم سافاری وحشت اومد. در واقع مردم موندن بین انتخاب اتاق فرار ترسناک یا سافاری وحشت. شما برای ترسیدن کجا رو انتخاب می کنید؟

برای انسان امروزی؛ بازیهایی جالب تر و دوست داشتنی تره که پر از لحظات و اتفاقات غیر قابل پیش بینی باشه و حس های ناشناخته ای رو در وجودش بیدار کنه که در روزمرگی های زندگی ازش غافل مونده. البته بعضی از این سرگرمی ها اونقدر عجیب و غریب هستن و احتیاج به شرایط خاص و ویژه ای دارن که عملا امکان تجربشون برای همه وجود نداره، ولی در این بین سرگرمی هایی هم هستن که این روزها خیلی سر و صدا به پا کردن و به قول معروف حسابی ترکوندن؛ مثل سافاری وحشت یا اتاق فرار.

درسته که در حال حاضر بازیهای این چنینی خیلی همه گیر شده و تقریبا تو بیشتر شهرها حداقل یه سافاری وحشت و یا اتاق فرار دیده میشه؛ ولی اون چیزی خیلی عجیبه اینه که خیلیا این دو مکان را به عنوان اتاق های ترس و وحشت می شناسن و حتی به جای هم ازش استفاده می کنن که اصلا کار درستی نیست. البته یه سری شباهت ها بین این دو نوع سرگرمی وجود داره ولی اگه بخوایم به صورت تخصصی بهش نگاه کنیم، اتاق فرار کاملا از سافاری وحشت جداست و این دو مقوله در یک ملک نمی گنجن.

با توجه به این که اتاق فرار معمولا سرگرمی شناخته شده تریه، بذارین کمی در مورد سافاری وحشت بیشتر بدونیم.

سافاری وحشت در اصل به مکان های مخوف و ترسناکی گفته میشه که در اونجا تلاش میشه با استفاده از المان های ترس و وحشت در مخاطب ایجاد ترس و دلهره کنن. در اتاق وحشت مخاطب به طور کامل از دنیای واقعی جدا میشه و سفری هراس انگیز و شگفت آور رو شروع می کنه. سفری که قراره ضربان قلبش رو بیشترکنه و آدرنالین خونش رو اونقدر بالا ببره که سرشار از لذت و سرخوشی بشه.

ترس تو این اتاق ها معمولا با استفاده از توهم مصنوعی شکل می گیره و سعی میشه با فریب دادن ذهن افراد، اتفاقات و حوادث رو واقعی جلوه بدن. در اینجا با استفاده از حسگرهای حرکتی و پدهای لمسی، تلاش می کنن مخاطب رو در فضای ترس و دلهره غرق کنن، البته اون چیزی که سافاریهای وحشت رو مخوف و هولناک میسازه؛ اتفاقات غیر قابل پیش بینی و غیر منتظره ایه که وقتی با سرعت و پشت سر هم اجرا میشه، مغز رو تو خلسه توهمی فرو می بره و به فرد این حس رو القا می کنه که در خطر واقعیه و چیزهایی که که باهاش روبرو میشه؛ خیالی نیست. خصوصا وقتی که این ترس با سایر عوامل محیطی مثل نور و موسیقی پشتیبانی بشه، بسیار تاثیرگذارتر و رعب آورتر جلوه میکنه.

همه چیز این اتاق کاملا با ظرافت و درایت تعیین میشه تا اثر بخشی بیشتری داشته باشه، نوع موسیقی اتاق های وحشت کاملا حرفه ایه که از نظر وزن و هارمونی معمولا ناهماهنگ و تنش زاست تا به طور مستقیم و غیر مستقیم وحشت و دلهره رو به جون افراد بریزه. تو این موسیقی از صداهایی مثل شکستن استخوان، بیرون ریختن خون، رعد و برق و .... برای تشدید حس وحشت استفاده میشه.

علاوه بر این در سافاری وحشت از جدیدترین آیتم های ترسناک و هوشمندانه ترین تکنیک های ترسوندن استفاده میشه، همه چیز مثل نورپردازی، دستگاه های ساخت مه و دود، اتاق های گردان، اکتورهای حرفه ای و ... در جهت ساختن دقایقی ترسناک و نفس گیر برای افراد به کار گرفته میشه.

ولی اتاق فرار حال و هوایی کاملا متفاوت داره و کلا در فضای دیگه ای فعالیت می کنه. اتاق فرار در اصل یه بازیه، ولی سافاری وحشت یه سرگرمی تماشاییه که خیلی شبیه رفتن به سینما و دیدن یه فیلم ترسناکه.

درسته که هر دو مکان برای سرگرمی ساخته میشن و برای جذب مخاطب و انتقال ترس از فیلم های ژانر ترسناک اقتباس می کنن، ولی اتاق فرار تنوع زیادی داره و در مجموعه هایی مثل مجموعه انیگما بیشتر هیجان انگیزه تا ترسناک. اصلا به نوعی مهم ترین تفاوت بین اتاق فرار و سافاری وحشت نوع ترسیه که در این اتاق ها تجربه میشه. اتاق فرار لزوما ترسناک نیست و در ژانرهای مثل ژانر های جنایی بیشتر معمایی و جناییه تا ترسناک و دلهره آور. در اتاق فرار هیچ کدام از عوامل صرفا به خاطر القای ترس و وحشت ایجاد نشده و هدف اصلی به چالش کشیدن مغز در شرایط بحرانی و اضطراره. در اصل اتاق فرار یه نوع تمرین برای مغزه که بتونه در سخت ترین شرایط، با تمرکز و دقت بهترین تصمیم رو بگیره و همه چیز رو تحت کنترل خودش داشته باشه.

در اتاق های فرار حرفه ای مثل اتاق فرار مجموعه انیگما به یه سری نکات ظریف بیشتر توجه شده و تلاش شده تا بازیکنا به صورت کاملا فعال در همه بخش های بازی حضور داشته باشن و به صورت گروهی برای رسیدن به یه هدف مشخص و یا پاسخ یه معما تلاش کنن، چیزی که اصلا در سافاری وحشت دیده نمیشه، چون تو اتاق وحشت افراد، رهگذری سرگردان در نظر گرفته میشن که فقط تماشاگر رویدادهای ترسناکن و قراره با استفاده از جدیدترین تکنیک های ترس، وحشت زده و غافلگیر بشن.

درسته که در اتاق فرار هم به جزئیات و دکور به اندازه سافاری وحشت توجه میشه، ولی کارکرد این عناصر در این مجموعه ها کاملا متفاوته. در سافاری وحشت سفری کوتاه اما پر دلهره رو تجربه می کنین که همه چیز در تونل ها و دالان ها برای ایجاد حس ترس و توهمه. در حالی که در اتاق وحشت هر نکته و مساله ای صرفا برای حل یه معما در نظر گرفته میشه و همه چیز در خدمت هدف نهایی قرار داره. علاوه بر این برقراری تعامل هم در اتاق فرار خیلی مهمه؛ خصوصا در اتاق هایی مثل اتاق قتل مرموز یا اتاق جنگ مجموعه انیگما که سرنخ ها باید به دقت بررسی بشه  و از کنار هم چیدن نکات ریز و درشت به جواب نهایی رسید.

در حقیقت او چیزی که در این اتاق ها اتفاق میفته، از همه لحاظ با هم متفاوته و میشه گفت به نوعی دو ژانر جداگانه محسوب میشن ولی هدف هر دو اتاق ایجاد سرگرمی و نشاطه که دراین زمینه واقعا موفق و عالی عمل کردن.

البته حس لذت و سرخوشی در این اتاق ها رابطه مستقیمی با نوع نگاه شما هم داره. چون اگه دلتون میخواد یه سرگرمی متفاوت و ترسناک رو تجربه کنین، سافاری وحشت یه انتخاب عالیه. ولی اگه از اون دست آدمایی هستین که از یه بازی گروهی پر هیجان لذت می برین که پر از معماهای سرگرم کننده و لحظات غافلگیر کننده باشه، بهتره اتاق های فرار مجموعه های موفقی مثل انیگما رو تجربه کنین که تا مدتها خاطرش تو ذهنتون باقی می مونه و لحظات به یاد موندنیش، فراموشتون نمیشه.

 

منبع: اتاق فرار انیگما

 

بهترین کتابهای جنایی-معمایی دنیا

شده تا حالا موقع خوندن کتاب، همون اول خسته بشی از خوندن و بذاریش کنار. این اتفاقیه که تو خوندن این 5 تا کتاب جنایی به هیچ وجه نمیفته. یعنی تازگی و جذابیت داستان رو از اولش حس میکنی و همش دنبال اینی ته داستان قراره چی بشه.

نویسندگان داستان های جنایی–معمایی با تکیه بر قوه تخیل خواننده ها، اونا رو در شرایطی قرار میدن که خودشون رو تو فضای داستان تجسم کنن و با توجه به جزئیات و نکات ظریفی که با دقت در متن گنجونده شده، لحظه به لحظه با قهرمان داستان همراه بشن و با تمام وجود برای حل معما، قبل از دیگران هیجان داشته باشن. هر چند که مهارت نویسنده زمانی به اوج میرسه که با تعلیق های ریز و جزئی خواننده رو تا پایان داستان با خودش نگه میداره و با یه پایان غیر منتظره همه رو متحیر و متعجب می سازه.

انتخاب چند نمونه از بین کتاب های بسیار زیبایی که در این ژانر نوشته شده واقعا کار بسیار سختیه. در اینجا فقط به چند نمونه از مشهورترینشون اشاره می کنیم:

 

پدر خوانده

 

به یقین میشه گفت کمتر کسی پیدا میشه که فیلم پدرخوانده رو ندیده باشه و از بازی خارق العاده مارلون براندو حیرت زده نشده باشه. این فیلم زیبا با اقتباس از رمان فوق العاده پدر خوانده نوشته ماریو پوزو، ساخته شده که در مورد خانواده قدرتمند و جنایتکار کورلئونه ست. داستان این خانواده و شخصیت عاقل و سیاستمدار دون کورلئونه انقدر جذاب و خواندنیه که این کتاب رو به یکی از مهیج ترین و درخشان ترین کتاب های معمایی جهان تبدیل کرده.

این کتاب که تصویری صریح و صحیح از فعالیت های مافیا در امریکاست، از نظر تاریخی نیز بسیار با ارزشه.

 

سنترال پارک

 

گیوم موسو نویسنده فرانسوی این کتاب که تونسته عنوان پرفروش ترین نویسنده سال فرانسه را هم کسب کنه، در این اثر زیبا شرح زندگی یه افسر زن جوان فرانسوی رو بیان می کنه. شروع داستان بسیار عجیب و غافلگیر کننده ست و آلیس در حالی که دستش به مرد غریبه ای با دستبند بسته شده؛ روی یه نیمکت در سنترال پارک نیویورک به هوش میاد. این که او چگونه بعد از دیدار دوستانش در شب گذشته در فرانسه از اینجا سر در آورده، سوالیه که همان اول داستان در ذهن خواننده شکل می گیره و به زیبایی در طول داستان رمزآلودتر و معمایی تر میشه.

 

بیمار خاموش

 

الکس مایکلدیس نویسنده این کتاب جذابه که داستانش در مورد زندگی آلیشیا برنسون و همسرشه. آلیشیا یه نقاش معروفه که با همسر عکاسش زندگی فوق العاده ای داره. همه چیز عالیه ولی یه شب که گابریل از عکاسی به خانه بر می گرده ؛ آلیشیا 5 بار به همسرش شلیک می کنه و بعد از اون دیگه کلمه ای صحبت نمی کنه.

برای به حرف درآوردن آلیشیا، لئو فابر روان درمانگر جنایی مسیر پر پیچ و خم عجیبی رو در پیش می گیره که روند داستان رو جذاب و غیر قابل پپیش بینی می سازه.

 

دختری با نشان اژدها

 

این رمان هیجان انگیز و فوق العاده که در سال 2009 جایزه ملی کتاب انگلستان رو دریافت کرده یکی از سه کتاب جنایی- پلیسی استیک لارنس نویسنده سوئدیه. ماجرا از این قراره که 40 سال پیش هریت ونگر از یه مهمونی خانوادگی در جزیره ونگر ناپدید میشه. دایی هریت که معتقده در اون شب قتلی صورت گرفته؛ روزنامه نگاری بدنام رو استخدام می کنه، تا در این مورد تحقیق کنه. این روزنامه نگار کم کم به یه سری رازهای خانوادگی مخوف می رسه که داستان رو وارد مسیر پیچیده و خطرناکی می کنه.

از این داستان که به نوعی هزار توی جذاب و پر هیجانی داره، دیوید فینچر فیلمی زیبا و اثری درخشان ساخته.

 

و آنگاه هیچکس نماند

 

شاید با خودتون فک کنین که "هرکول پوارو"شاهکار ادبی آگاتا کریستی نویسنده انگلیسیه، ولی کتاب جنایی زیبای "و انگاه هیچکس نماند " یکی از برجسته ترین آثار این نویسنده توانمنده که به راحتی می تونه ضربان قلب شما را بالا ببره و شما رو روی صندلی میخکوب کنه.

داستان از این قراره که ده مهمان غریبه توسط میلیونری ناشناس به جزیره ای دعوت میشن که وقتی به اونجا میرسن، می بینن خبری از میزبان نیست. اونها در خانه ای اقامت دارن که در هر اتاق تابلویی از یه شعر مهد کودکی به نام "ده سرباز کوچک" آویزانه که بر اساس این اشعار اتفاقات وحشتناکی برای اونها میفته. برای دونستن این که پشت پرده این اتفاقات کیه و آیا کسی باقی می مونه؟ باید داستان رو بخونین و لذت ببرین.

علاوه بر این کتابها، داستان های معمایی جذاب دیگری همچون ماجراهای شرلوک هلمز، سکوت بره ها، ربه کا، قتل راجر آکروید، خداحافظی طولانی و هزاران اثر ادبی دیگر وجود دارن که هر کدام به نحوی هیجان انگیز و منحصر بفرد هستن. کتاب هایی که نویسنده هاشون با مهارت و زبردستی تلاش می کنن تا فضای داستان را به گونه ای بچینن که بسیار تاثیر گذار باشه و جزئیات رو اونقدر دقیق و ماهرانه بیان می کنن که در حال خوندن کتاب حس می کنی تو اون محل حضور داری و می تونی حال و هوای اونجا رو به خوبی حس کنی.

 

در هر صورت اگه به کتاب های جنایی- معمایی علاقه دارین، قطعا اتاق فرارهایی که با اقتباس از این نوع کتاب ها طراحی شدن هم، حتما براتون جذاب و دوست داشتنیه. از اونجا که بازی در اتاق فرار یه ماجراجویی فیزیکی و معماییه، از خیلی جهات از خوندن کتابهای همین ژانر جذابتره. خصوصا وقتی که این هیجان و انرژی رو تو مجموعه هایی مثل انیگما که به طور کاملا حرفه ای و تخصصی در این زمینه فعالیت دارن، تجربه کنین. مثلا اتاق قتل مرموز مجموعه انیگما با سناریویی جذاب و طراحی زیبا و مناسب می تونه از اون پیشنهاد های هوس انگیزی باشه که کاملا مناسب یه دورهمی دوستانه و صمیمیه.

در طراحی این اتاق، وقایع آن چنان با دقت و پشت سر هم چیده شده که بازیکنا در جریان بازی اصلا احساس خستگی نمی کنن، بلکه هر لحظه با قرار گرفتن تو یه شرایط جدید باید تلاش کنن مثل یه کاراگاه زبده و ماهر از کنار هم قرار دادن نکات ریز و سرنخ های بازی، بتونن گره کور پرونده قتل را از هم واکنن.

با توجه به این که دکور اتاق های مجموعه انیگما توسط بهترین دکوراتورها اجرا شده، شما اصلا احتیاج به تخیل ندارین و به محض ورود به اتاق به صورت عینی خودتون رو در فضای یه پرونده جنایی- معمایی می بینین که همه عواملش مثل موسیقی و نور در راستای باور پذیر کردن داستان و سناریو چیده شدن. خلاقیت استفاده شده در این اتاق از همان ابتدای بازی در متن سناریو، نوع معماها، سرنخ ها و فضای بازی کاملا دیده میشه و به شما کمک می کنه تا در جمع یه گروه دوستانه ی با نشاط از حل یه پرونده جنایی – معمایی لذتی بیشتر از خوندن این نوع کتاب ها رو حس کنین.

 

منبع: اتاق فرار انیگما

 

هتل های ترسناک جهان

اسم هتل که میاد شما یاد اتاق لاکچری هتل های معروف میفتید اما نمیدونید که ی سری هتل هست که دل و جرات میخواد ی شب اونجا بمونید اما این هتل ها کجان؟ اصلا چرا بوجود اومدن که بخوان ترسناک باشن و کلا هتل ها برای استراحت مسافر ساخته شده اما اینجا خواب و خوراک رو از شما میگیره.

در کنار هتل هایی که از همون اول با هدف ترس و وحشت ساخته شدن، هتل هایی هم هستن که از ابتدا به عنوان هتل های شیک و لاکچری، برو بیایی داشتن و حسابی معروف بودن، ولی به مرور زمان اونقدر اتفاقات عجیب و غریب و حوادث غیر منتظره توشون اتفاق افتاد که به مرور تو گروه هتل های ترسناک قرار گرفتن و از مهموناشون به نوعی خاص پذیرایی می کنن.

بدنیست اینجا به معرفی چند تا از ترسناک ترین هتل های جهان بپردازیم که اقامت در اونها برابر با خوابیدن با چشمان بازه:

 

هتل استنلی

 

این هتل تسخیر شده در ایالت کلرادو امریکا یکی از اون هتل های ترسناکیه که در سال 1909 شروع به کار کرد. هتلی زیبا و بزرگ که عملا به محل استراحت اقشار مرفه و ثروتمند اختصاص داشت. همه چیز خوب و عالی بود تا این که در دهه 70 میلادی مهمونا می گفتن که وقتی توی هتل هستن؛ نیروهای ماوراالطبیعیه رو در کنارشون احساس می کنن.

الان بعد از گذشت بیش از یک قرن به نظر می رسه این نیروها قویتر شده و هتل بیشتر به آمد و شد ارواحی اختصاص پیدا کرده که علاقه خاصی به اتاق بیلیارد و پیانو دارن ، چرا که در نیمه های شب صداهای مرموز و ترسناک مثل صدای خنده و نواختن پیانو و.... شنیده میشه.

این هتل مرموز و اتفاقاتش الهام بخش استیون کینگ برای نوشتن رمان معروف درخشش ( The Shining )  بود که استنلی کوبریک با اقتباس از این رمان یه فیلم سینمایی هم ساخت.

به نظر می رسه ارواح بسیاری از مهمونا و کارکنان سابق هتل قصد ترک کردن هتل رو ندارن، به همین خاطر از سال 2013 این هتل 400 تخت خوابه محل برگزاری فستیوال فیلم های ترسناک شده و هر زمستان تور گردشگری وحشت در اون برگزار میشه.

 

هتل مک کامی

 

این هتل زیبا که از طراحی خاص و منحصر بفردی برخورداره و صرفا برای ترسوندن مهمونا طراحی و ساخته شده؛ در شهر سن دیه گو قرار داره و برای ساختن لحظات تکرار نشدنی و حیرت اور، شرایط خاص و ویژه ای رو به وجود آورده. این هتل که امکان نداره تکراری و خسته کننده باشه، هر ساله تم و موضوعش رو عوض می کنه و با اتفاقات خاص و هیجان انگیز جدی، مهمونا رو غافلگیر می کنه. بنابراین اگه یه سال مهمونا تو راهروی هتل یدفعه با جسد خون آلود مواجه شدن و یا به صندلی بسته شدن؛ سال دیگه امکان داره تو قفس مارها بیفتن و یا دزدیده بشن.

این هتل در 4 لوکیشن متفاوت و وحشتناک پذیرای مهموناشه و برای هر لحظه ی حضور اونا برنامه ریزی می کنه. تو هر بار بازدید از این هتل فقط دو مهمان امکان حضور دارن که مدت زمان حضورشون هم فقط 8 ساعته که اگه بتونن تو اون 8 ساعت  دووم بیارن؛ اسمشون تو تاریخ هتل ثبت میشه.

این هتل پر از صحنه های سینمایی و ترسناکیه که هر لحظه اش عجیب و غریب و پر از ماجراجویی های دلهره آوریه که کمتر کسی دوست داره تجربش کنه.

 

هتل وحشت ( Hotel panic )

 

این هتل معروف که تو شهر لاس وگاس قرار داره با راهروهای تنگ و تاریک، آینه های خون آلود و رختشور خانه ی پوشیده شده از خون، مو و پوست  در کنار مجسمه هایی بسیار ظریف از سر انسان که یاداور سریال های ترسناک هانیبال و دکستره یکی از رعب اور ترین فضاهای گرون برای اقامت محسوب میشه که طرفدارای خاص خودش رو داره. تو این هتل همه چیز مصنوعیه ولی تلفیق خلاقیت و هنر باعث شده تا کاملا واقعی و ترسناک به نظر بیان.

این هتل اونقدر محبوبه و پرطرفداره که خیلیا دوس دارن مراسم عروسیشون رو اونجا برگزار کنن.

 

هتل زندان کاروستا

 

این هتل که در اصل زندانی معروف برای نگهداری افراد حزب نازی و مجرمان جنگی روسیه بود؛ بعدها به یه هتل عجیب با قوانین خاص و منحصر بفرد تبدیل شد. مثلا مهمونا برای ورود به این هتل باید لباس زندانیا رو بپوشن و در طول روز فقط یه ساعت حق پیاده روی دارن، شب ها هم راس ساعت مشخصی اعلام خاموشی میشه و بعد از خاموش شدن برقها، مهمونا باید تو اتاق تنگ و تاریک با در آهنی زنگ زده بخوابن.

این هتل که به اعتقاد خیلیا پر از حضور روح های سرگردان زندانیاییه که در این زندان شکنجه شدن و به قتل رسیدن، تجربه های وحشتناکی برای مهموناش به همراه داره.

 

هتل بنف در کانادا

 

هتل زیبای بنف امروزی که بر روی ویرانه های قدیمی هتل دیگه ای بنا شده در ایالت آلبرتا و در محاصره کوههای راکی قرار داره.

 هتل قبلی که کاملا از چوب ساخته شده بود؛ در سال 1926 در یه حادثه وحشتناک آتش می گیره و به طور کامل از بین میره. گفته میشه یکی از اتاق های هتل به اشتباه بدون در و پنجره طراحی شده بود و زمانی که هتل اتش گرفت، این اتاق پدیدار شد و سرو صداهای عجیبی از آن به گوش می رسید.

اتفاقات عجیب این هتل جدید هم بر می گرده به مهمونای اتاق 873 که به طرز عجیبی کشته می شن و اثر انگشت دختر بر روی اینه باقی می مونه و هیچ وقت پاک نمی شه.

از اون روز تا حالا این هتل که به عقیده خیلیا تسخیر شدست و روح اعضای خانواده کشته شده، توسط مهمونای هتل همه جا دیده شده، حادثه های عجیب و ترسناک زیادی رو پشت سر گذاشته مثلا تو یه مراسم عروسی پای عروس به لباسش گیر می کنه و از بالای پله ها به پایین پرت میشه و می میره.

تقریبا در همه جای جهان میشه نمونه های از این هتل های ترسناک رو پیدا کرد، البته متاسفانه یا خوشبختانه همشون خارج از کشور هستن و رفتن به این هتل ها برای ایرانیا از اون سفرهای گرون قیمت و اصطلاحا لاکچری محسوب میشه.

حالا بریم سراغ هتلی که از روی داستانش اتاق فرار ساختن.

 

هتل اچ اچ هلمز

 

دکتر هولمز در سال ۱۸۹۳، خونه خودشو به هتل تبدیل کرد. اکثر مقتولین بدلیل خفگی جون می‌دادن که البته خوش شانس هم بودن، چون کسایی که از انتشار گاز جون سالم به در می‌بردن، باید شکنجه‌های دکتر هولمز رو قبل از مرگ تحمل می‌کردن. اون حتی با فروش اسکلت و اندام مقتولین به دانشکده‌های پزشکی، پول خوبی به جیب می‌‎زد.

اچ اچ هلمز از شیکاگو رفت و چند سال بعد دستگیر شد. پلیس بعد از آن ماجراها به هتلش رفت و با خانه‌ی وحشت واقعی روبه‌رو شد. آمار مقتولین او هیچوقت به طور مشخص معلوم نشد. دکتر هولمز به کشتن ۲۷ نفر اعتراف کرد، اما کارشناسان ۲۰۰ نفر رو تخمین زدن. او در ۷ مه ۱۸۹۶ به دار آویخته شد.

ولی اگه واقعا بعد از خوندن این مقاله با خودتون گفتین:" خوش به حالشون ،کاش منم می تونستن چنین تجربه ای داشته باشم"، تعلل نکنین و به اتاق فرار روانی مجموعه انیگما سری بزنین. یه هتل پر از ماجراهای ترسناک که مناسبه افراد ماجراجوییه که عاشق ترس و هیجانن. البته این هتل هم از اون هتلهاییه که یه جورایی جاش تو این دسته بندی ما خالیه. چرا که مالک این هتل متفاوت، دکتر اچ اچ هلمز خودش به تنهایی باعث ایجاد ترس و دلهره میشه چه برسه به محیط و فضای رعب آورش.

اتاق روانی مجموعه انیگما یه اتاق فرار خاص و در اصل یه هتل تو حوالی شهر شیکاگویه که یکم عجیب و غیر عادیه. به محض ورود به هتل، دکتر هلمز توجه شما رو جلب میکنه و با دیدن راه پله هایی که به جایی راه ندارن و درهای مخفی، شک و دودلی به جونتون میفته، این روند ادامه داره تا کم کم با دیدن ابزار شکنجه و کوره های بزرگ مطمئن میشین که درگیر یه ماجرای ترسناک و وحشتناک شدین که اگه حواستون جمع نباشه، کلاهتون پس معرکه ست.

این اتاق کاملا به سبک هتل های ترسناک طراحی شده و همه عوامل از نور، صدا، موسیقی و تابلوها جوری ساخته شدن که شما رو برای یه تجربه جدید و خاص اماده میکنه. حتی معماها و سرنخ های این اتاق هم؛ مغز رو به چالش میکشونه، به طوری که مجبورین تصمیم های مهمی تو اوج ترس و سردرگمی بگیرین و با یه کار گروهی منسجم جونتون رو نجات بدین.

اینجا همه چیز برای سرگرمی و هیجان شما مهیاست، فقط کافیه بخواین تا چند ساعت متفاوت رو تجربه کنین.

 

منبع: اتاق فرار انیگما


تاریخچه اسکیپ روم یا اتاق فرار

هر بازی ی سرگذشتی داره و علت بوجود اومدنش میتونه خیلی اتفاقی یا خیلی خاص باشه و ما امروز میخوایم از نحوه بوجود اومدن اتاق فرار یا اسکیپ روم برای شما بگیم تا با این بازی هیجان انگیز گروهی آشنا بشید.

بازی اتاق فرار یا اسکیپ روم یکی از تفریحات نسبتا جدید در کشور ما است. اما مفهوم اتاق فرار، موضوع جدیدی نیست. این بازی هیجان‌انگیز بیش از یک دهه است که در بعضی کشورهای آسیای شرقی وجود دارد و حتی قبل از محبوب شدنش، ریشه‌هایی در تاریخ‌های بسیار دور داشته است. بیاید با هم در یک دقیقه تاریخچه اسکیپ روم را مرور کنیم.

 

اساطیر یونانی

هزارتو در افسانه‌های یونانی

تاریخچه اتاق فرار در افسانه‌های یونانی، دخمه‌ی هزارتوی پرپیچ و خم برای به دام انداختن مینیوتور(هیولایی با سر گاو و بدن انسان) و ارواح شیطانی ساخته میشد. فرمانروا و حامی شهر آتن، تسئوس، وظیفه داشت وارد این راه هزارتو شده، مینیوتور را بکشد، و موفق شود از هزارتو خارج شود تا خود را به واقعیت بازگرداند.

اسطوره‌ها در واقع کهن‌الگوهایی هستند که در اینجا به میل انسان به پیدا کردن جواب، از بین بردن ترس و … اشاره میکنند و با موفقیت در انجام این ماموریتها به واقعیت برگشته و زندگی خود و مردم را غنی‌تر می‌کنند. این مازها یا راه‌های پرپیچ و خم در مناطق دیگر نظیر مصر، ایتالیا، روسیه انگلیس و در بین بومیان آمریکایی مشهور هستند و هرساله مراسمی در یونان برای خروج از آن‌ها وجود دارد و مردم آن‌‌ را جشن می‌گیرند.

انگلستان

باغ‌‌های پر‌پیچ‌ و خم انگلستان

نسل بعدی مازها در باغ‌های انگلستان قابل مشاهده است، در سده‌ی ۱۶ بعد از میلاد و در باغ‌هایی که حصارهایی از گیاهانی مانند شمشاد داشتند. این مراسم برای خاندان سلطنتی و مهمان‌های آن‌ها بود. این چالش برای شرکت‌کنندگان جذاب بود و به عنوان سرگرمی از آن لذت می‌بردند.

بازی‌های ویدئویی

 

بازی ویدئویی اتاق فرار Crimson Room

تحولی دیگر و گذار از دوران مازهای فرار! در سال ۱۹۸۸ بازی ویدئویی John Wilson’s Behind Closed Doors چالش فرار رو به گیمرها هدیه کرد. در سال ۲۰۰۴ نیز بازی Crimson Room به عنوان اولین بازی ویدئویی اتاق ‌فرار معرفی شد. این بازی‌ها پایه‌های بازی اتاق فرار واقعی به سبک امروزی به شمار می‌روند.

ژاپن

 

تاکائو کاتو، خالق اولین اسکیپ روم

تاکائو کاتو (Takao Kato) به عنوان اولین ارائه کننده بازی اتاق فرار واقعی و به سبک امروزی شناخته می‌شه. ایده‌ی اتاق‌فرار در ذهن اون وقتی دوستش در حال بازی آنلاین اتاق‌فرار بود شکل گرفت. در کلاب‌ها برنامه زنده ‌می‌گذاشت و شرکت کنندگان باید از فضایی که تاکائو در اون محل درست کرده بود خارج می‌شدند. این ایده در ژاپن صدا کرد و بلیط‌های برنامه‌های زنده تاکائو به سرعت فروش می‌رفت. محبوبیت این ایده به سرعت به سنگاپور، مجارستان‌، رومانی، سوئیس و بقیه کشورهای دنیا کشیده شد.

 

منبع: اتاق فرار انیگما

کارفرمای قاتل

شاید شنیدنش ی مقدار براتون عجیب باشه ولی درست خوندید "کارفرمای قاتل". کسایی که برای استخدام رفتن ولی نمیدونن چی توی انتظارشونه؟ کارفرمایی که پس ذهن خودش فکرای پلیدی داره و دنبال تفریح خودشه ولی به چه قیمت....

این افراد با ظاهری عادی؛ معمولا صاحب خونه و شغل و حتی جایگاه اجتماعی هستن و در بیشتر موارد با ضریب هوشی بالایی که دارن، سعی می کنن همه جنبه های جنایت رو به خوبی بررسی کنن تا به قول معروف دم به تله ندن. البته در انتخاب قربانی هم خیلی دقت عمل به خرج میدن و اغلب فردی رو انتخاب می کنن که در برابر عملکردشون آسیب پذیر و ضعیف باشن.

قاتلای زنجیره ای که معمولا در ملا عام خویشتن دار هستن، آدمای خود محورین و در همه مراحل قتل و جنایت به صورت تکی و انفرادی عمل می کنن. این افراد چون روان پریش و غیر قابل پیش بینی هستن، هر کاری از دستشون برمیاد. برای این افراد زمان و مکان مشخصی برای انتخاب قربانی وجود نداره و دنبال شخص خاصی نمی گردن، اونا می تونن به همه آسیب بزنن، چون قربانی اونا معمولا در گذشته هیچ ارتباطی باهاشون نداشته و یه انسان کاملا نااشنا و غریبه ست.

قتل و جنایت به عنوان یکی از اصلی ترین جرم های جامعه انسانی که از ماقبل تاریخ تا به امروز وجود داشته، جزء زشت ترین و کثیف ترین رفتارهای بشریه که برای خیلی از انسان ها به هیچ عنوان قابل قبول و منطقی نیست. ولی با توجه به این که همیشه افرادی هستن که با برنامه ریزی یا بدون برنامه ریزی جان دیگران رو می گیرن و مرتکب جنایت می شن، این بخش به یکی از ژانرهای جذاب کتابها، فیلمها و بازیا تبدیل شده که گستردگی بسیار وسیعی هم داره.

از بین بخش های مختلف ژانر جنایی، قتل های زنجیره ای یا سریالی از اون بخش هاییه که نسبت به بقیه ترسناک تره. چون اونی که به خودش اجازه میده تا جان کسیو بگیره و جنایتی رو به عمد چندین بار و معمولا به صورت مشابه تکرار کنه، قطعا در گذشته دچار آسیب های روحی و روانی خاصی بوده و از قتل به عنوان ابزاری برای به دست اوردن سود یا با هدف تخلیه ناامیدی، اضطراب و.... استفاده می کنه.

این شرایط و مسائل که تقریبا تو همه فیلمها و کتابها بهشون پرداخته شده، دلهره آور و ترسناکه. تصور قرار گرفتن جای قربانی این آدمهای بیمار که هیچ نوع التماس و عجز و لابه ای توشون تاثیر نداره و راه رهایی از دستشون واقعا سخت و در بعضی شرایط غیر ممکنه، وحشتناک و رعب آوره.

این که یهو متوجه بشی آدم عادی روبروت یه قاتل زنجیره ایه و امکان داره بدترین اتفاقای ممکن برات بیفته، اونقدر ترسناک و شوکه کننده ست که باعث میشه مغز خیلی از این قربانیا کپ کنه و نتونه عملکرد درستی داشته باشه. ولی کم نیستن آدمایی که تو دنیای واقعی با درک درست از موقعیت و کمی فکر و اندیشه؛ از دست این آدما جون سالم به در بردن.

اگه فک می کنین شما هم می تونین تو شرایط مشابه تصمیم درست بگیرین و شرایط ترسناک این چنینی رو به نفع خودتون تغییر بدین، براتون یه پیشنهاد فوق العاده دارم که هم خیلی وسوسه کنندست و هم واقعا یه جاییه برای اثبات ادعاتون. اتاق روانی مجموعه انیگما دقیقا بر اساس این سناریو چیده شده و شما می تونین به عنوان قربانی خودتون رو تو این اتاق فرار محک بزنین و ببینین واقعا در شرایط شبیه سازی شده، می تونین از پس خودتون بر بیان یا نه؟!!!

 اچ اچ هلمز یه قاتل باهوشه که سلامت روحی و روانی نداره؛ ولی به خاطر هوش بالایی که داره قبل از ارتکاب به جرم، همه جوانب موضوع رو می سنجه و تلاش می کنه که یه قتل بی عیب و نقصی رو انجام بده. بنابراین وقتی در حوالی شیکاگو هتلی میخره، از محیط کارش به عنوان وسیله ای برای ارتکاب به جنایت استفاده می کنه. اون می دونه که اطلاعات مهمونای هتل ثبت می شه و در صورتی که اتفاقی براشون بیفته، ممکنه درگیر پلیس و مسایل مربوط به اون بشه، به همین خاطر بی خیال مهمونا میشه و تو روزنامه آگهی استخدام میده و از بین مراجعه کننده هاش، قربانیای احتمالی رو انتخاب می کنه. قربانی هایی که از نظر او ضعیفن و اون به راحتی می تونه کنترلشون کنه.

اینایی که گفتم؛ خلاصه سناریوی اتاق فرار روانی مجموعه انیگماست که صاحب هتل برای کشتن قربانیاش از محیط کارش استفاده می کرد و بعد از استخدامشون، شب هنگام اونارو می کشت و استخوناشونو برای انجام تحقیقات علمی می فروخت و بقیه اجزاشون رو هم تو کوره های بزرگ زیر زمین هتل می سوزوند. اینجوری دیگه ردی از کسی که واسه مصاحبه اومده، باقی نمی مونه و اون می تونه در صورت بروز مشکل به همه بگه که این کارگر اومد اینجا ولی گذاشت رفت.

همه بخش های این اتاق دقیقا به اندازه سناریوی داستان جذاب و ترسناکه، یعنی در اصل دلهره و اضطراب از زمانی که وارد این اتاق میشین وجود داره و این شمایید که باید با به چالش کشیدن مغز و مدیریت شرایط روحی و روانیتون، در سخت ترین لحظات بهترین تصمیم رو بگیرین. درسته که تو این اتاق رعب آور، ترس حرف اول رو میزنه؛ ولی چالش ها و معماهای پیش رو واقعا هیجان بازی رو بالا می بره و به شما کمک می کنه تا با شناخت درست از احساساتتون، به درک درستی از شرایط برسین.

اگه به این موضوع علاقمند شدین و فک می کنین که رهایی از دست چنین قاتل دیوانه ای کار خیلی سختی نیست، این گوی و این میدان. فقط کافیه به آگهی استخدام هتل جواب مثبت بدین یعنی اتاق فرار روانی مجموعه انیگما رو رزرو کنین و بعد با کمی هوش و درایت از دست هلمز قاتل نجات پیدا کنین.

 

منبع: اتاق فرار انیگما