اتاق فرار انیگما

مجموعه اتاق فرار انیگما متشکل از تیمی خلاق، توانمند و حرفه‌ای، تلاش نموده است تا با رعایت استانداردهای بین المللی چه به جهت طراحی پلان بازی و چه به جهت طراحی داخلی و فضاها، ساعتی خوش را برای شما، دوستان و خانواده‌تان رقم بزند.

اتاق فرار انیگما

مجموعه اتاق فرار انیگما متشکل از تیمی خلاق، توانمند و حرفه‌ای، تلاش نموده است تا با رعایت استانداردهای بین المللی چه به جهت طراحی پلان بازی و چه به جهت طراحی داخلی و فضاها، ساعتی خوش را برای شما، دوستان و خانواده‌تان رقم بزند.

هیولاهای سریال جدید سوپرنچرال

از دوران شدت گرفتن کرونا و خونه نشین شدن مردم خیلی از تفریحات بیرون کم شد و به تفریح توی خونه خلاصه شد. وقتی مردم حتی نتونستن دور همدیگه جم بشن، رو آوردن به بازی های آنلاین اما این وسط هم کسایی بودن که حوصله بازی آنلاین نداشتن و عاشق سریال دیدن بودن. همین ی مورد کافی بود تا مردم رو بیارن سمت سریالای خارجی و دیدن پشت سرهم سریالا. اکثر این سریالا عاشقونه و معمایی-جنایی بوده ولی این وسط ی سریال اومد که با همه فرق داشت و رفته بود سراغ موضوع ماورایی.

شاید حتی سازندگان سریال پرطرفدار و محبوب سوپر نچرال (Supernatural) که 15 فصل پر فراز و نشیب رو با جدیت پشت سر گذاشتن، پیش بینی چنین موفقیت بزرگی را برای این مجموعه نمی کردن. ماجرای فیلم در مورد دو برادر به نام های دین و سم وینچستر با بازی برجسته جرد پادالکی و جنسن اکلزه که در طول سال ها با انواع و اقسام موجودات اساطیری و کهن از قابیل و فرشتگان مقرب گرفته تا شیطان و هیولاهای ترسناک دسته و پنجه نرم کردن و بارها جلو آخرالزمان رو گرفتن.

این مجموعه که قطعا مانند هر سریال تلویزیونی از نقاط قوت و ضعف بسیاری برخورداره، بیشتر به خاطر داستان های تمثیلی، فانتزی و ترسناکش که برگرفته از عمیق ترین و کهن ترین افسانه ها و داستان های زندگی انسانیه و به نوعی ریشه در ترس ها و پرسش های بشری داره، معروف و مشهوره.

در اینجا به چند نمونه از ترسناک ترین هیولاهای این سریال اشاره می کنیم:

 

شیپ شیفتر ( Shapeshifter)

 

همونطور که از نام این هیولا بر میاد؛ می تونه شکل هر انسانی رو به خودش بگیره و از این  نظر یکی از انسانی ترین هیولاهای دنیای ماورایی به شمار میاد. این هیولای برجسته که در سه فصل شگفت انگیز 1، 2 و 4 حضوری برجسته و بی نظیر داشت؛ خودشو به شکل اعضای نزدیک خانواده و دوستان در می آورد و اونا رو می کشت.

در قسمت" Nightshifter"  این موجود ترسناک تو قالب کارکنان بانک سرقت های خودشو انجام می داد. نقطه اوج حضور این هیولا تو قسمت" Monester Movie"  که به شکل هیولای کلاسیک در میاد و قربانیانشو اونجوری که دوس داره می کشه، واقعا ارزش چند بار تماشا کردن رو داره.

 

جن ( Dhinn)

 

حضور جن به عنوان یه مخلوق نام آشنا تو این سریال خیلی زیبا و عالی بود. این هیولای معرفی شده تو غارها زندگی می کرد و از توانایی خودش برای خواب کردن و یا به کما فرستادن انسان ها استفاده می کرد، سپس در حالی که انسان ها تو رویاهای خودشون غرق شدن، اون از خونشون تغذیه می کرد و آروم آروم جونشون رو می گرفت.

 

وندیگو ( Wendigo)

 

تو این سریال؛ هیولای وندیگو به معنی بلعنده شرور، موجودی ترسناکه که با توانایی مافوق بشری به دلیل خوردن گوشت انسان ها حسابی معروف شده. وندیگو تو قسمت دوم و هفتم سریال حضوری بسیار جالب داشت و خیلی زود به یکی از هیولاهای محبوب طرفدارا تبدیل شد.

 

بلادی مری ( Bloody Mary)

 

بدون شک تو فصل اول این سریال، روح شریر مری خون آلود یکی از به یاد ماندتی ترین شخصیت های شرور داستانه. روحی که اگه سه مرتبه اسمشو روبروی آینه تکرار کنین، به سراغتون میاد و چشم کسی که به آینه خیره شده رو در میاره و باعث خونریزی داخلی و مرگ دردناک میشه.

البته حضور دوباره این روح در فصل های چهارده و پانزده، می تونه یه یادآوری هوشمندانه برای طرفدارای قدیمی و وفادار سریال باشه.

 

پیشتاکو ( Pishtaco)

 

پیشتاکو یکی از هیولاهای ترسناکه این سریاله که این دو برادر در جریان ماجراجویی هاشون، باهاش مواجه میشن. موجودی عجیب و غریب که از چربی بدن انسان تغذیه می کنه و در یه مرکز درمانی و آبگرم زندگی می کنه.

نکته ترسناک تو این ماجرا اینه که این موجود ماورایی تو حالت عادی چهره ای شبیه آدما داره و فقط زمانی که زنگ غذا به صدا در بیاد به کمک زائده های دهانی چربی بدن انسان رو می مکه.

 

شوجو ( Shojo )

 

شوجو موجودی افسانه ای تو فرهنگ ژاپنه که تنها زمانی که افراد به دلیل افراط در نوشیدن تو حالت گیجی و منگی قرار دارن، ظاهر میشه.

اگر چه تو نگاه اول این موجود اصلا ترسناک به نظر نمیاد؛ ولی حضور این هیولای ترسناک تو فصل هفتم نشون میده که این هیولا خیلی هم وحشتناکه، چون دقیقا زمانی که شخص تو ضعیف ترین حالت خودش قرار داره؛ بهش حمله می کنه.

این روح که با استفاده از المان های زیبایی شناسی سینمای وحشت ژاپن طراحی شده بود، بعد جسمانی داشت و دقیقا زمانی ظاهر میشد که شخص اصلا قادر به دفاع از خودش نبود.

 

خانواده بندر ( The Benders)

 

شاید قراردادن یک انسان تو ردیف هیولاها، اندکی عجیب و غریب به نظر بیاد؛ ولی باید بپذیریم که انسان ها اغلب وحشتناک ترین هیولاهایی هستن که در واقعیت باهاشون سرو کار داریم.

حضور خانواده بندر که در جریان بازی بیمارگونه خودشون به شکار انسان ها دست می زدن، عملی وحشیانه و غافلگیر کننده بود که تو این سریال  به خوبی ازش استفاده شده.

به طور کلی این سریال با هیولاهای ترسناکش که در طول سال های  2008 تا 2020 روی آنتن تلویزیون رفت، بسیار موفق و پرطرفدار ظاهر شد و با ماجراجوییهای جذاب و هیجان انگیزش نه تنها در جهان بلکه در کشور ما نیز به یکی از محبوب ترین سریال های تلویزیونی تبدیل شده.

اریک کریپک به عنوان خالق این اثر، این سریال رو در  327 قسمت در ژانر وحشت و جنایی ساخته که پر از موجودات خبیث و شیاطین ترسناکه. بنابراین کسایی که عاشق این سریالن و سال ها این مجموعه دوست داشتنی رو دنبال کردن، اونایین که عاشق ترس و هیجانن و حاضرن برای تجربه چنین حسی؛ چیزای مختلفی رو تجربه کنن. برای این افراد بازدید از اتاق های فرار ترسناک نیز یکی از همین تفریحا و سرگرمی های مهم به شمار میره.

علاقه شدید این افراد به فضاهای ترسناک و رعب آور باعث شده که تلاش کنن تا با انتخاب گزینه های متنوع، به دنبال کسب تجربه ای همانند قهرمانای داستان های ترسناک باشن. جنگیدن با هیولاها و روبروشدن با ارواح تو دنیای واقعی؛ تو این سال ها اونقدر جذاب و هیجان انگیز بوده که به نوعی باعث رونق بخشیدن به طراحی های اتاق فرار شده.

همانطور که تو مقوله فیلم و داستان رتبه بندی خاص و منحصر بفردی برای هر ژانر وجود داره و الزاما همه کتابها و فیلم های ارائه شده تو این عرصه موفق نیستن، در زمینه اتاق های فرار هم شرایط به همین منواله. با توجه به زیاد شدن این اتاق های فرار در سطح شهرهای بزرگ، شرایط رقابت بسیار سخت و تنگاتنگ شده و فعالان این حوزه برای بدست آوردن جایگاه بهتر تلاش می کنن تا بتونن به نحو احسن پاسخگوی نیازهای مختلف مخاطبان باشن.

توجه به جنبه های مختلف یک اتاق فرار از موقعیت جغرافیایی گرفته تا هزینه و تایم بازی، از نکات بسیار مهم و اساسیه. بنابراین اگه یه اتاق فراری مثل مجموعه انیگما؛ بین حرفه ایهای این حوزه محبوب شده، پس کاملا مشخصه که همه چیز سرجای خودش قرار گرفته و علاوه بر سناریو و دکور، بخش های دیگه مجموعه مثل گیم مستر، نورپردازی، معما و سرنخ و... نیز کاملا حرفه ای و عاقلانه انتخاب شدن.

درسته که تنوع موضوع یکی از نکات برجسته مجموعه انیگماست، ولی از برجسته ترین نقاط قوت این مجموعه، هماهنگی ای که بین بخش ها و قسمت های مختلف اتاق ها وجود داره. تو اتاق فرار ترسناک مثل کلبه وحشت و یا اتاق تسخیر مجموعه انیگما که حس ترس نسبت به حسهای دیگه غالب تره، فضای گوتیک و تاریک اتاق به همراه موسیقی و نوع معماها اونقدر بازیکنا رو درگیر می کنه که کاملا حسی شبیه قهرمانای فیلم بهشون دست میده. شرایط تو این اتاق جوری چیده شده که با وجود دلهره آور بودن، بازیکن رو مجذوب خودش می کنه، به طوری که حاضره بی محابا به قلب خطر بزنه و تا پای مرگ از نفس نمیفته. دقیقا مثل خاطره ای که از قهرمانهای داستان های ترسناک تو ذهنشون وجود داره.

برای القای حس ترس نیز مجموعه انیگما از عناصر واقعی الهام می گیره و تلاش می کنه تا با طراحی معماهای منطقی و عاقلانه، فضای اتاق را کاملا واقعی جلوه بده که این حس به بازیکنا کمک می کنه تا بهتر شرایط رو بپذیرن و به قول حرفه ایهای این بازی تو فضا غوطه ور بشن.

طراحی تخصصی و حرفه ای مجموعه انیگما با رعایت کامل نکات ایمنی فرصتی طلائیه برای این که با خیال راحت تو مجموعه ای ایمن و قابل اعتماد لحظات خوشی رو سپری کنین و ساعت ها بعد از بازی حس سرخوشی و لذت رو با خودتون به همراه داشته باشین و از تجربه بی نظیرتون راضی و خرسند باشین.

 

منبع: اتاق فرار انیگما


ماجراهای شرلوک هلمز و 10 داستان برتر این رمان

شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشه که ی جا اسم کارآگاه که میاد، سریع یاد شرلوک هلمز و پوآرو میفتید. برای همین هم ما امروز سعی کردیم 9تا از خفن ترین داستانهای جنایی شرلوک هلمز رو براتون تعریف کنیم که اونجا کم کم متوجه میشید دلیل معرفیت شدید شرلوک چی بوده و چرا انقدر تو یاد شما هست. اینکه ما از بین پوآرو و شرلوک، داستانهای شرلوک رو انتخاب کردیم ی دلیل منطقی میتونه داشته باشه و اونم ساختن مجموعه های مختلف شرلوک هلمز و استقبال بیش از حد از این سری داستان شرلوک هلمز هست.

اگه کسی کتاب شرلوک هلمز رو نخونده باشه و فیلمش رو هم ندیده باشه، قطعا اسم این کارآگاه بی نظیر رو شنیده. چرا که این کاراگاه خیالی در دنیای واقعی بسیار معروف و مشهوره و به نوعی نماد هوش، استدلال و منطق در دنیا به شمار میاد. به طوری که الان بیش از 130 سال از خلق این اثر میگذره و هنوز هوش و ذکاوت هلمز زبانزد خاص و عامه.

ماجراهای شرلوک هلمز ( The Adventures of Sherlock Holmes) یه مجموعه پرطرفدار بریتانیاییه که بر اساس یک مجموعه داستان کوتاه و چندین رمان به قلم بسیار زیبای سر آرتور کانن دویل نگاشته شده و در سال های 1984-1994 از کمپانی آی تی وی کانادا پخش میشد و جزء سریال های برتر دنیا محسوب میشه.

 بازی زیبا و بی نظیر جرمی برت در نقش شرلوک هلمز که از حرکات خاص و تن صدای خاص و واضحی برخوردار بود نیز در محبوبیت این مجموعه نقش اساسی داشته. این مجموعه قرار بود تمام داستان های شرلوک هلمز رو تهیه کنه که به دلیل مرگ ناگهانی جرمی برت این پروژه ناتموم موند.

داستان های این مجموعه طولانی بسیار جذاب و خواندنین و دسته بندی کردنشون واقعا کار سختیه ولی در این بین اونا، چند داستان جذاب و خاص وجود داره که اینجا بهشون اشاره می کنیم:

مشاهده سرخ  (A Study in Scarlet)

کانن دویل با انتخاب این داستان به عنوان شروع ماجراهای شرلوک هلمز، انتخاب هوشمندانه و منحصر بفردی انجام داده که به خاطر داستان قوی و پیچیده معماییش، یکی از پر طرفدارترین بخش های این مجموعه به شمار میره.

در این کتاب علاوه بر معرفی شخصیت های اصلی، به ماجرای قتل پیچیده ای پرداخته میشه که شرلوک به کمک دکتر واتسن حل می کنه.

 شش ناپلئون (The Adventures of The Six Napoleons )

این داستان یکی از 56 داستان کوتاه مجموعه شرلوک هلمزه که برای اولین بار در 30 آوریل سال 1904 در مجله کولیرز در ایالات متحده و در ماه مه همان سال در مجله استرند در انگلستان منتشر شد.

موضوع داستان در مورد مردیه که نیم تنه های گچی ناپلئون رو خرد می کنه. شکسته شدن نیم تنه های یک شکل که همه توسط یه قالب یکسان ساخته شدن، بسیار مشکوکه و قطعا نظریه لسترید که این کار توسط یه دیوانه متنفر از ناپلئون انجام میشه اصلا درست نیست.

تیز بینی و پیگیری دقیق جزئیات بیان شده در خصوص نوع و تعداد مجسمه ها، سر نخ هایی به هلمز میده که داستان رو بسیار جذاب و اسرارآمیز می کنه.

 

 معمای پایانی  (The Final Problem)

این بخش نه تنها یکی از بهترین های داستان های شرلوک هلمز به شمار میاد بلکه نقطه اوج این سری هم محسوب میشه. موضوع داستان نبرد مرگبار بین هلمز با موریارتی، اصلی ترین دشمن هلمزه که به توصیف خود شرلوک تنها کسیه که از نظر هوش و ذکاوت باهاش برابری می کنه.

کانن دویل قصد داشت بعد از این داستان هلمز را برای همیشه بازنشسته کنه که به علت فشار طرفدارا موفق نشد و مجبور به نوشتن سری جدید میشه.

 شکارچی باسکرویل   (THE Hound Of The BASKERVILLES)

سومین رمان از چهار رمان بلند داستان های هلمز، داستان بی نظیر شکارچی باسکرویله که پس از 9 سال غیبت و در حالی که در داستان معمای پایانی، زندگی هلمز به پایان رسیده بود، نوشته شد.

شکوه ها و گلایه های طرفدارا، کانن دویل را مجبور می کنه تا سری جدید شرلوک هلمز را بنویسه که به طرز شگفت آوری اولین داستان بعد از این غیبت طولانی، یکی از شاهکارهای این مجموعه به شمار میاد.

 معمایی پیچیده پر از نکات انحرافی که داستان را به یک شاهکار بعد از 120 سال تبدیل می کنه و پایان شوکه کنندش امکان نداره از خاطر هیچ خواننده ای پاک بشه.

ماجرای باند عجیب و غریب

این داستان پر طرفدار که بر اساس اعلام خود کانن دویل که در فهرستی در سال 1972 در مجله استراند منتشر شده، یکی از 12 داستان برتر شرلوک هلمز محسوب میشه، در خصوص قتلی عجیب و غریبه که به شیوه ای کاملا غیر منطقی و محال رخ داده. در این داستان زیبا که هیچ نشانه ای از نحوه ورود و خروج قاتل به اتاق وجود نداره، یکی از خلاقانه ترین پرونده های جنایی دیده میشه که با هوشمندی هلمز به پایان میرسه.

برق نقره ای  (Silver Blaze  The Adventures of)

این داستان کوتاه در مورد ناپدید شدن اسب شماره یک جام وسکس و قتل فاجعه آمیز مربی اسبه که به شیوه ای کاملا هوشمندانه توسط هلمز خاتمه پیدا میکنه.

این داستان پیچیده و پرونده جذاب یه دیالوگ فراموش نشدنی داره که نشون میده هلمز چقد دقیق و نکته سنجه.

هلمز در پاسخ لستراد که پرسید آیا نکته ای هست که بتونی توجه منو بهش جلب کنی؟ شرلوک جواب میده: رفتار عجیب سگ در شب. لستراد با تعجب میگه: ولی سگ در شب هیچ کاری نکرده !!! و هلمز میگه : این رفتار عجیبه...

ماجرای لکه دوم ( the Second Stain The Adventures of)

این داستان هم جز، داستان های کوتاه مجموعه شرلوک هلمزه که در اون شرلوک مامور پیدا کردن سندی میشه که از جعبه مدارک و اسناد هوپ، وزیر امور خارجه در امور اروپا، به سرقت رفته. سندی که در صورت پیدا نشدن می تونه باعث به وجود اومدن جنگ جهانی بشه.

این ماجرا که با یه لکه زیر قالیچه ایرانی شروع میشه با هوش و درایت هلمز به خیر و خوشی تموم میشه.

رسوایی در بوهم  (  A SCANDAL IN BOHEMIA )

این داستان یکی از قشنگ ترین داستان های شرلوک هلمزه که آدم دلش میخواد بارها بخوندش و حتی فیلمشو دوباره و دوباره ببینه.

در این داستان شگفت انگیز که هلمز ظاهرا توسط زنی فریب میخوره، این واقعیت رو نشون میده که این زن خیلی خفنه.

معمار نوروود   (The Adventure of The NOORWOOD BUILDER)

این داستان از اون پایان های غیر منتظره و جذابی داره که همه دوسش دارن. ماجرای قتل و دستگیر شدن قاتلی که به نظر اسکاتلند یارد قاتل اصلی ماجرائه و پرونده بسته شده؛ ولی با حضور هلمز همه چیز تغییر می کنه. زیبایی این داستان زمانی به اوج می رسه که هلمز این پرونده عجیب رو با یه سطل آب و یه بسته کاه حل می کنه.

باند خال دار (  The Speckled Band The Adventures of)

این داستان از جمله داستان هاییه که تا مدت ها در ذهن خواننده می مونه و اونو کاملا تحت تاثیر فضای رمانتیک داستان قرار میده.

ماجرا از این قراره که دو خواهر با ناپدریشان زندگی می کنن و خواهر بزرگتر برای شب های متعدد در شب های پیش از عروسی صدای سوت می شنوه و در نهایت یه شب جیغ زنان در حالی که میگه "باند خال دار "در آغوش خواهر جون میده و حالا تکرار ماجرا برای خواهر کوچکتر، توجه هلمز رو جلب می کنه و یه داستان بی نظیر دیگه رو رقم میزنه.

در تمامی داستان های شرلوک هلمز، اون چیزی که از همه جذاب تر و دوست داشتنی تره، مشاهده گری و ذهن استدلاگری هلمزه که به اون در حل معماها کمک می کنه. درسته که هلمز یه شخصیت خیالیه و در دنیای واقعی وجود نداره. ولی کانن دویل پزشک و نویسنده انگلیسی این شخصیت رو با تاثیر از شخصیت یکی از استادان دوران دانشگاهیش خلق کرد. پس قطعا آدمهای زیادی در دنیای واقعی از این قدرت و توانایی برخوردارن که در صورت توجه بهش، می تونن به حالت بالفعل ازش استفاده کنن.

اگه از اون جمله آدمایی هستین که فک می کنین از این نیروی خدادای برخوردارین و دلتون میخواد، یه جورایی خودتون رو به چالش بکشین، پیشنهاد می کنم یه سر به مجموعه اتاق فرار بزنین. این مجموعه یه فرصت طلایی برای شماست تا نه تنها خودتون رو محک بزنین بلکه می تونین از یه کار گروهی و دسته جمعی هم لذت ببرین.

تو مجموعه انیگما اتاقهای فرار با موضوعات مختلف و متنوعی وجود داره که شما می تونین بر اساس سلیقتون ازشون استفاده کنین ولی اگه دوست دارین تو یه فضای معمایی و چالش برانگیز قرار بگیرین اتاق فرار قتل مرموز یا کلبه وحشت مجموعه انیگما رو از دست ندین. معماهای این اتاق های فرار، یه چالش عالی واسه ذهنه که در عرض چند ثانیه حسابی فعالش می کنه و شما رو مجبور می کنه به کوچکترین نکات و عوامل دقت کنین و در نهایت با استنتاج و استدلال به یه پایان زیبا برسین.

 

منبع: اتاق فرار انیگما

احضار روح واقعیت داره؟

از زمان قدیم تا حالا افرادی بودن که ادعا میکردن ارواح رو میتونن ببینن و با این ادعا پول هنگفتی هم به جیب زدن. حالا برای اینکه بفهمیم کدوم ادعا درسته یا غلط با ما همراه باشید. این قضیه اونجایی جالب میشه که بدونید واقعا هستن کسایی که توانایی دیدن ارواح یا ارتباط برقرار کردن با اونها رو دارن اما زیاد نیستن. وجود آدمایی که بخوان با ارواح ارتباط برقرار کنن باعث شده بود که تعداد کلاهبرداران روز به روز بیشتر بشه.

برگزاری جلسه احضار روح خیلی کار سخت و طاقت فرسایی نیست و معمولا چیز زیادی هم نیاز نداره، یه میز گرد یا بیضی شکل، چند تا دونه شمع و یه نعلبکی و کمی غذا. اعتقاد این افراد هم اینه که شمع و غذا، ارواحی که به دنبال معاش و گرما هستن رو جذب می کنه. اگر چه در جلسات حرفه ای احضار روح به جای میز از تخته روح یا پلانکت استفاده میشه که روی اون یه سری تصاویر، علامت، حروف، اعداد یا کلمات قرار داره و روح از طریق این تصاویر و کلمات با اعضا صحبت می کنه.

اصل این موضوع احضار روح برمیگرده به دوران ویکتوریا که این جلسات احضار روح بسیار محبوب و پرطرفدار بود و معمولا اعیان و اشراف مهمونی هایی به همین عنوان برگزار می کردن. تو این مهمونیا افراد دور یه میز برای ارتباط با مردگان جمع می شدن و سوالاشون رو از روح حاضر در اتاق می پرسیدن. کم کم شک و تردید هایی نسبت به این جلسات به وجود اومد و تعداد این مهمونیا خیلی کم شد، ولی هیچ وقت به طور کامل از بین نرفت. حتی الان هم تو قرن بیست و یکم کسایی پیدا میشن که هنوز به این مراسمات اعتقاد دارن و در اون شرکت می کنن.

در کنار این وسایل ساده، قطعا لازمه در جلسه افرادی حاضر باشن که به این موضوع باور قلبی داشته باشن. این جلسات به هیچ وجه جای افراد شکاک و کودکان نیست. قانون مطلق و خاصی برای انتخاب تعداد شرکت کننده ها وجود نداره ولی بهتره که بر سه بخش پذیر باشه و کمتر از سه نفر هم نباشه.

در جلسات احضار روح معمولا لامپ ها رو خاموش می کنن یه غذایی مثل نون و سوپ رو روی میز قرار میدن. سپس با روشن کردن شمع ها، دست ها شون رو به همدیگه میدن و یه حلقه درست می کنن. بعد واسطه، که معمولا سابقه احضار روح رو داره، شروع به صحبت می کنه و از روح حاضر در اتاق میخواد که باهاشون صحبت کنه. در صورت برقراری ارتباط، سوالاتشون رو از روح می پرسن و جواب می گیرن. در آخر هم از روح به خاطر ملحق شدن به اونا تشکر می کنن و با خاموش کردن شمع ها و شکستن حلقه دست ها جلسه تموم میشه.

شرکت تو این جلسه ها می تونه یه تجربه عاطفی و لذت بخشی برای حضار داشته باشه و حس کنجکاوی و هیجان حضور روح رو برای افراد ارضا کنه. افرادی که معمولا تو چنین جلساتی شرکت می کنن، بعد از اتمام جلسه به یه آرامش و اطمینانی میرسن که براشون جذابه و باعث میشه که این کار رو بارها و بارها تکرار کنن.

البته شنیدن داستان های مربوط به ارواح واسه همه جذابه و افراد دوس دارن به خاطر کنجکاوی هم که شده در این مورد کتاب بخونن، قصه بشنون و فیلم ببینن. ولی آدمایی هم هستن که پا رو فراتر میذارن و تو جلسات احضار ارواح شرکت می کنن و یا به مکان های تسخیر شده سر میزنن. واسه این افراد که معمولا سر نترسی دارن، نگاه به مقوله روح و احضار ارواح می تونه حتی یه نوع  بازی و سرگرمی در نظر گرفته بشه.

با توجه به این که در ارتباط با این افراد همیشه احتمال کلاهبرداری وجود داره و مکان هایی هم که تسخیر شدن به نحوی ناامن و پر خطرن، ریسک چنین کنجکاویهایی گاهی وقتا خیلی زیاده و بهتره با جاهایی جایگزین بشن که از شرایط بهتری برخوردارن. مکان هایی مثل اتاق فرار ترسناک که تو این سال های اخیر به صورت تخصصی به موضوع روح و مکان های تسخیر شده، پرداختن و سعی کردن با نگاهی کاملا متفاوت، افراد رو سرگرم و هیجان زده کنن و حس کنجکاویشون رو ارضا کنن.

برای ایجاد جذابیت بیشتر، توصیه میشه از همون اول به سراغ اتاق فرارهایی مثل اتاق تسخیر مجموعه انیگما برین که  با استفاده از لوکیشن حرفه ای؛ حس واقعی ترس و دلهره رو به مخاطب القا می کنه. در این اتاق با درنظر گرفتن تمام جزئیات، فضای بازی رو به گونه ای چیدن که کاملا واقعی و ملموس به نظر میاد. سناریوی داستان از این قراره که در سال 1974 در خانه ای همه اعضای خانواده به دست پدر خانواده تکه تکه میشن و هیچ نشانی از نلی دختر کوچیک خانواده پیدا نمیشه.... حالا در طول چند سال، همه آدمهایی که به این خونه نقل مکان میکنن؛ صدای آواز یه دختر بچه رو از دیوارهای اتاق میشنون... اکنون نوبت شماست تا ارواح این خونه رو آزاد کنین وگرنه جوانترین عضو گروه رو از دست میدین...

در این اتاق فرار شما باید امادگی روبرو شدن با روح یه دختر بچه رو داشته باشین و با هوش و درایت از چالش ها و معماهای پیش رو عبور کنین تا بتونین به نتیجه برسین . با وجود استرس حاکم بر فضا، هیجان این بازی خیلی زیاده و معماهاش اونقدر خلاقانه و جذاب هست که همه لحظات رو براتون خاطره انگیز می سازه.

 موسیقی و نورپردازی کاملا با دکور و سناریو همخوانی داره و همه با هم حس واقعی بودن شرایط رو بهتون القا می کنه. هر چیزی که در این اتاق می بینین و می شنوین، از سرنخ های بازی تا قفل ها و معماهایی که طراحی شده کاملا در راستای سناریوی داستانه و حال و هوای یه خونه تسخیر شده رو براتون تداعی می کنه. پس اگه واقعا چنین چیزهایی سرگرمتون میکنه، وقت رو از دست ندین و با یه اکیپ پایه و باحال یه روز خاطره انگیز برای خودتون بسازین.

 

منبع: اتاق فرار انیگما

5 کتابی که با خوندنش مو به تنتون سیخ میشه

کتابهای ترسناک تاریخ

وقتی میشنویم سرانه مطالعه کشور انقدر پایین اومده از خودمون میپرسیم علت چیه؟ یعنی کتاب جذابیت نداره یا اینستا و … خیلی جذاب شدن؟ یادتونه زنگ ورزش و کلاسهای عملی چقدر خوشحال بودیم ولی نوبت درس و کتاب که میشد اشکمون درمیومد ولی ی درسایی هم بودن که خیلیییییی برای ما جذاب بود و باعث میشد اونا رو واو به واو بخونیم. خب دلیل اینا چی میتونه باشه؟

مهمترین دلیل اینه تو کتابا از اسمای عجیب و سخت استفاده میکنن که برای ما زیاد جالب نیست اما مهمتر از همه موضوع کتابه. همین اتفاق باعث شد ی پیشنهاد خفن براتون بیاریم مثل کتاب ترسناک. باورت میشه با خوندن این 5تا کتاب مو به تنت سیخ میشه و دقیقا حسی که موقع دیدن فیلم ترسناک داری رو بهت میده. تا حالا بهت میگفتن گوشی رو بذار کنار بیا ی چیزی بخور ولی الان بهت میگن چی داره اون کتاب که سر سفره هم ولش نمیکنی.

خوندن داستان های ژانر وحشت، انسان ها رو به جهانی می بره که نویسنده ها با مهارت و زیبایی با استفاده از المان های مختلف هنری در کنار هم چیدن تا به بهترین نحو ممکن حس ترس رو از میان واژه ها و الفاظ به خواننده ها انتقال بدن. نویسنده ها صرفا با اتکا به قوه تخیل خواننده، اونها را در شرایط و موقعیت هایی قرار میدن که ترسناک ترین و دلهره آورترین لحظات شخصیت های داستان رو که معمولا امکان روبرو شدن با انها در زندگی واقعی وجود نداره رو کاملا درک کنن. شرایطی که می تونه واقعا خطرناک و رعب آور باشه، ولی چون خواننده در یه محیط امن وآروم در حال تجسم لحظات دلهره آوره داستانه، نه تنها از اونها لذت می بره بلکه با ترشح آدرنالین پر از انرژی و نشاط میشه.

از بین هزاران داستانی که در ژانر وحشت نوشته شده، در اینجا به چند شاهکار ادبی و منحصر بفرد اشاره می کنیم:

 

اژدهای سرخ ( RED DRAGON )

 

این رمان زیبا اولین اثر از سه گانه پلیسی اثر توماس هریسه که در سال 1981 منتشر شده و به خوبی نشون می ده که قهرمانان هم می تونن وجهی شیطانی داشته باشن. داستان کتاب از این قراره که یک مامور  FBI  ارامش ذهنی خود را قربانی می کنه تا بتونه یه قاتل سریالی و روانی رو متوقف کنه. این کتاب خوانندگان رو به خوبی با جزئیات یک پرونده  پلیسی - روانی آشنا می کنه و نشان می ده که افراد شیطان صفت ممکنه در محیطی کاملا آرام و انسانی رشد کنن.

دو کتاب دیگه ی توماس هریس به نام های سکوت بره ها ( 1988 )  و هانیبال ( 1999 )  که در ادامه این رمان نگاشته شدن نیز در همین ژانر قرار می گیرن.

 

فرانکنشتاین ( Frankenstein )

 

فرانکنشتاین یه رمان مشهور و زیبا به قلم مری شلی ست که به عنوان یکی از انقلابی ترین رمان های ترسناک جهان محسوب میشه. در این کتاب که در سال 1818 منتشر شده؛ ویکتور فرانکنشتاین دانشمندی تنهاست که با هدف خلق موجودی زنده، هیولایی عظیم و مهیب می سازه. با هیولای فرانکنشتاین صرفا به خاطر ظاهری ترسناک و متفاوت، بد و بیمارگونه رفتار میشه، به طوری که اونو کم کم به شخصی شریر تبدیل می کنه.

این رمان که به نوعی پایه و اساس ادبیات تخیلی به شمار میاد؛ داستانی شگفت انگیز و منحصر بفرد داره.

 

گرگ و میش (Twilight )

 

این رمان عاشقانه و ترسناک که اولین بار در سال 2005 منتشر شد، اثر استفانی مه یر نویسنده و تهیه کننده امریکاییه که تا کنون به 37 زبان زنده ی دنیا ترجمه شده. این کتاب که جزء پرفروش ترین کتاب سال 2008 هم هست؛ در مورد ایزابلا سوان هفده ساله ست که عاشق یه خون آشام 119 ساله به نام  ادوارد کالن میشه. این داستان از نگاه بلا سوان نگاشته شده که با بی توجهی به هشدار ادوارد که صحبت کردن یا حتی نزدیک شدن به او براش خطرناکه، در معرض خطر قرار می گیره.

از این رمان زیبا فیلمی نیز به همین نام در سال 2008 ساخته شده که فروش فوق العاده اش یه موفقیت بی نظیر و خارق العاده به شمار میاد.

 

تسخیر عمارت هیل یا خانه جن زده(The Haunting of Hill House  )

 

شرلی جکسون با نوشتن این کتاب ترسناک به نوعی یکی از بهترین داستان های ادبی مربوط به ارواح رو در قرن بیستم نوشته. این کتاب در مورد چهار شخصیته که همگی اطلاعات زیادی در مورد ماورالطبیعیه دارن و تابستان رو در عمارت هیل هاوس می گذرونن. در مدت زمان اقامت اونا در این عمارت تسخیر شده؛ اتفاقات عجیب و غریبی رقم می خوره که بسیار ترسناک ودلهره اوره و همهشون رو هم تحت تاثیر قرار میده.

با اقتباس از این رمان که در سال 1959 منتشر شده دو فیلم و یه نمایشنامه ساخته شده که بسیار مورد توجه همگان قرار گرفته.اسم اتاق تسخیر هم از این کتاب گرفته شده.

 

بچه رزماری ( Rosemary s Baby )

 

یک داستان ترسناک از آیرا لوین نویسنده امریکایی که در سال 1967 منتشر شد. داستان در مورد زن جوانیه که به همراه همسرش به آپارتمانی قدیمی در شهر نیویورک نقل مکان می کنه که به گفته همگان سابقه مرموزی در زمینه قتل و جادوگری داره.

گای همسر رزماری هنر پیشه ایه که بچه دارشدنشون رو منوط به ثبات در وضعیت حرفه ایش میدونه. با سکونت تو این خونه ی مرموز و شروع رفت و امدهای همسایه، اتفاقات خاصی میفته، مثلا یکی از رقیبای گای به شکل عجیب و غریبی دچار حادثه میشه و نقشش به گای داده میشه. واسه همین گای به بچه دار شدن راضی میشه و ...

یک سال بعد از انتشار این کتاب در سال 1968 رومن پولانسکی اثری سینمایی با الهام از این کتاب می سازه که در رشته بهترین فیلم نامه اقتباسی؛ نامزد اسکار میشه.

علاوه بر این آثار با ارزش؛ اثرهای ماندگاری مانند سکوت بره ها؛ دراکولا، درخشش ,حلقه، آن ( IT )، جن گیر و صدها اثر ترسناک ادبی فوق العاده دیگه ای تو این زمینه وجود دارن که همشون به این نکته مهم تاکید دارن که این ژانر به عنوان یه ژانر محبوب و پر طرفدار، جذابیت های خاص و بینظیری داره.

خوانندگان دلایل مختلف و بی شماری برای خوندن کتاب های ترسناک بیان  می کنن که از نظر من جالب ترینش اینه که  بعضی ها معتقدن با خوندن کتاب های ترسناک، شجاعتر میشن. این افراد که به نظر می رسه با رویارویی با ترساشون به مقابله باهاش می پردازن، با خوندن این نوع کتاب ها، شناخت بهتری از ترس ها و دلهره هاشون پیدا می کنن و بعد  خودشون رو توموقعیت ترسناک مثل اتاق فرار ترسناک قرار میدن تا کم کم بتونن بر ترسشون غلبه کنن.

برای این افراد بهترین مکان برای چالش و امتحان، اتاق های فراری ست که بر اساس انواع ترس ها طراحی و ساخته شدن. مجموعه هایی مثل انیگما که با استفاده از تکنیک ترس تلاش می کنه تا مخاطب رو به بهترین شکل ممکن با خودش همراه کنه و با استفاده از عناصر مناسب چالش هایی رو در ذهن بازیکن ایجاد کنه. این چالش ها و معماها به اونها کمک می کنه که در نهایت در زمان رویارویی با ترس، بتونن با پس زدن ترس و آگاهی از موقعیتی که در اون هستن، به بهترین شکل ممکن شرایط رو مدیریت کنن و بهترین عکس العمل رو از خودشون نشون بدن.

این تمرین می تونه خیلی کاربردی و کارامد باشه، بخصوص که در دراز مدت افراد به صورت غریزی در مواجهه با شرایط ترسناک مشابه، عکس العمل مناسب خواهند داشت. بنابراین اگه از جمله افرادی هستین که خوندن کتاب های ترسناک بهتون دل و جرات میده، تجربه عینی ترستون تو اتاق فرار کمک می کنه تا هر آنچه را که تجسم کردین به صورتی کامل تر در فضایی کاملا متناسب با ژانر مورد علاقتون تجربه کنین. تنوع اتاق های فرار انیگما ( قتل مرموز، کلبه وحشت، تسخیر، اتاق روانی، اتاق جنگ و ... ) یه فرصت عالی برای اونایی که دلشون میخواد تجربه های متفاوتی داشته باشن و خودشون رو در موقعیت های مختلف به چالش بکشن.

اتاق فرار انیگما فرصتی استثنایی برای تجربه ترس و دلهره به صورت هیجان و انرژیه که فقط مخصوص این مجموعه ست، چون تو این مجموعه شرایط جوری کنار هم چیده میشه که بازیکنا در شرایطی کاملا ایمن، با ترس های خودشون مواجه میشن و با آگاهی و شناخت درست عکس العملی واقعی از خودشون نشون میده.

 

منبع: اتاق فرار انیگما

۱۰ استراتژی برای برنده شدن در اتاق فرار

 اول از همه این سوال بیشتر پرسیده می شود که اتاق فرار چیست یا بازی اتاق فرار چجوری باید انجام بشه؟؟

اکثرا هم با این سوال درگیر هستند که اتاق فرار غرب تهران یا اتاق فرار شرق تهران کجاست و بدنبال اتاق فرار نزدیک محل زندگی خود بعنوان مثال اتاق فرار کرج هستند و اینکه قیمت اتاق فرار مناسب باشد.

 

۱) انتخاب تیم خوب

اتاق فرار قبل از هر چیزی سعی دارد تا کار تیمی را به افراد آموزش دهد در نتیجه هر فرد اجازه ندارد فقط طبق تصمیمات خود وارد عمل شود و تمامی تصمیمات باید گروهی پیش برود. انتخاب تیم خوب به این معنی نیست که گروهی از افراد باهوش را پیدا کنید و به تیم خود اضافه کنید بلکه بدان معناست که باید افرادی را انتخاب کنید که باهم راحت هستید و می‌توانید به خوبی با یکدیگر همکاری و همفکری کنید. یک گروه خوب باید استراتژی‌های خوبی برای حل مسائل داشته باشند. تیم‌ها در بهترین حالت باید ۴ تا۶ نفره باشند زیرا اگر تعداد افراد بیشتر شود، باعث سردرگمی و همهمه خواهد شد و اگر تعداد افراد کم باشد نیز احتمال پیروزی کاهش خواهد یافت. البته در این میان اتاق فرار‌هایی هم بوده‌اند که توسط دو فرد در یک تیم به پیروزی ختم شدند.

 

۲) مشورت و همفکری کنید

در اتاق فرار، تکروی بی‌معناست و شما باید لحظه به لحظه با اعضای تیم خود همفکری و مشورت کنید. نمی‌توانید بدون همفکری اقدامی انجام دهید و باید سعی کنید مسئولیت خود را به عنوان یکی از اعضای تیم با دقت بالا و به بهترین شکل انجام دهید.

۳) با برنامه‌ریزی دقیق، زمان را مدیریت کنید

اتاق‌های فرار می‌توانند ذهن شما را از موضوع اصلی منحرف کنند در نتیجه باید برنامه‌ریزی دقیق داشته باشید تا وقت خود صرف چیزهای بیهوده نکنید. در واقع انرژی خود را صرف موارد مهم یک اتاق فرار کنید و برای هر قدمی که در اتاق فرار برمی‌دارید برنامه داشته باشید.

 

۴) دید مثبت داشته باشید

در اتاق فرار نباید انرژی خود را از دست دهید، اعتماد به‌نفس خود را از دست دهید و لوس باشید زیرا تمامی این موارد منجر به شکست خواهند شد. شما باید با آغوش باز و با دید مثبت هر چیزی را در اتاق فرار بپذیرید و به حل آن فکر کنید. توجه داشته باشید که در اتاق فرار حتی اگر با غریبه‌ها بازی می‌کنید، هدفتان باید پیروزی باشد و باید از بازی، هیجان و لذت کافی را تجربه کنید در نتیجه انرژی مثبتی به هم‌تیمی‌های خود دهید.

 

۵) قوانین اتاق را درک کنید

در مواردی قوانینی وجود دارد که افراد اجازه‌ی لمس اتاق را ندارند در نتیجه به چنین قوانینی توجه کنید که منجر به باخت شما نشود. در واقع اجازه ندهید تا چنین قوانینی شما را از موضوع اصلی دور کند و تمرکز شما را بگیرد. در طول بازی تمامی قوانین را رعایت کنید، سرنخ را پیدا کنید و سعی کنید به کمک سرنخ‌ها پیروزی را در اتاق فرار تجربه کنید.

 

۶) یک چشمتان باید به ساعت باشد

زمان در اتاق فرار بسیار سریع می‌گذرد در نتیجه باید آن را مدیریت کنید. به سرعت به دنبال سرنخ‌های اصلی باشید و مدام ساعت خود را چک کنید تا وقتتان بیهوده تلف نشود. مدیریت زمان مهم‌ترین چیز در اتاق فرار است و یکی از اصول اولیه پیروزی خواهد بود.

 

۷) رویکرد منسجم و تعیین شده را حفظ کنید

اتاق‌های فرار می‌توانند از نظر ذهنی چالش برانگیز باشند و وقتی 10 دقیقه یا بیشتر درگیر یک مسئله خاص هستید که نمی‌توانید آن راه حل کنید، ناامید خواهید شد. شاید در طول بازی تصمیم بگیرید که به بقیه افراد تیم توجه کنید، شاید تصمیم بگیرید تصمیمات ناگهانی خود را اجرا کنید شاید تصمیم بگیرید زمان زیادی را صرف یک معما کنید اما تمامی این اقدامات در اتاق فرار اشتباه است. اگر به صورت تیمی وارد اتاق فرار شده‌اید باید تمامی اقدامات شما تیمی باشد و هرگز نباید رویکرد خود را تغییر دهید. سعی کنید یک رویکرد ثابت را در اتاق فرار انجام دهید و از اهداف بازی خارج نشوید.

 

۸) هرچیزی در اتاق فرار می‌بینید یک سرنخ است

هرچیزی که در اتاق فرار می‌بینید یک سرنخ است و باید هرچه را که دیده‌اید با تیم خود در میان بگذارید. شاید گمان کنید چیزی که دیده‌اید بی‌اهمیت بوده و نیازی نیست به اعضای تیم بگویید اما این کار اشتباه است و منجر به شکست خواهد شد. گفتگو کنید و تمامی جزییات کشف خود در اتاق فرار را برای اعضای تیم مطرح کنید. اینکار قطعا منجر به پیروزی و برنده شدن در اتاق فرار خواهد شد.

 

۹) از سرنخ‌ها به درستی استفاده کنید

در اتاق فرار پیدا کردن سرنخ یک ماجراست و استفاده‌ی درست از سرنخ ماجرایی دیگر است. پس از اینکه سرنخ‌ها را پیدا کردید باید کشف کنید که چگونه سرنخ‌ها را به هم مرتبط کنید و چگونه از آن‌ها استفاده نمایید. از سوی دیگر این نکته را رعایت کنید که اگر بیش از ۵ تا ۱۰ دقیقه در یک مرحله و در حل یک سرنخ گیر کرده‌اید، باید بدانید که سرنخ‌های شما نامرتبط بوده و نیاز به سرنخ‌های دقیق‌تری دارید. در واقع اگر سرنخ‌ها را به درستی کشف کنید و آن‌ها را به هم مرتبط کنید، زمان زیادی برای حل مسئله صرف نخواهد شد و به سرعت می‌توانید معما را حل کنید.

۱۰) خوش بگذرانید و از بازی در اتاق فرار لذت ببرید

اتاق فرار به طور کلی یک سرگرمی است در نتیجه در مدت زمانی که در اتاق فرار هستید باید خوش بگذرانید و از بازی لذت ببرید. در نتیجه عصبی شدن، خشمگین شدن و پرخاش کردن در بازی بی‌معنا است. در طول بازی سعی کنید بخندید، هیجان مثبت داشته باشید و اگر با غریبه‌‌ها بازی می‌کنید فورا با آنها صمیمی شوید تا اوقات خوشی را در اتاق فرار تجربه کنید. اجازه ندهید بردن یا باختن، میزان لذت و خوشگذرانی شما را کاهش دهد.

مجموعه اتاق فرار انیگما متشکل از تیمی خلاق، توانمند و حرفه‌ای، تلاش نموده است تا با رعایت استانداردهای بین المللی چه به جهت طراحی پلان بازی و چه به جهت طراحی داخلی و فضاها، ساعتی خوش را برای شما، دوستان و خانواده‌تان رقم بزند.

 

منبع: اتاق فرار انیگما